همبستگی مردم جهان با مقاومت خلق فلسطین و افشای چهره جنایتکار امپریالیسم و صهیونیسم!

متن کامل با فرمت پی دی اف

اشرف دهقانی

دولت صهیونیست اسرائیل با همکاری مستقیم امپریالیسم آمریکا و پشتیبانی دیگر امپریالیست‌های غربی همچنان مشغول پیشبرد جنایتی وحشیانه و بسیار فجیع علیه مردان و زنان و کودکان فلسطینی در منطقه نوار غزه می‌باشد. ارتش این دولت با چنان سبعیتی به کشتار مردم غیر‌نظامی و بی‌دفاع فلسطینی مشغول است که شرح هر گوشه از این جنایات فاجعه‌بار _از بمباران خانه و کاشانه مردم و مدفون کردن کودک و بزرگ‌سال در زیر آواری از سنگ و خاک گرفته تا بمباران مدارس و بیمارستان‌ها و به قتل رساندن کودکان، تا پرتاب موشک به آمبولانس‌ها، تا ارتکاب به جنایتی که “مجازات دسته جمعی” فلسطینی‌های ساکن غزه نام گرفته و معنی آن در عمل یعنی جلوگیری از دست‌یابی به آب و مواد غذایی و هر آنچه برای معیشت و ادامه زندگی ضروری است و حتی محروم کردن بیماران در بیمارستان‌ها از دسترسی به دارو و ملزومات ضروری و همچنین شرارت‌ها و وحشیگری‌های دیگر و از جمله استفاده از گاز فسفر در جنگ علیه مردم _، بیانگر ارتکاب دولت نژاد‌پرست اسرائیل به جنایاتی می‌باشد که در قوانین بین المللی و در عرف مردم جهان به مثابه جنایت جنگی شمرده می‌شود.

با این که دولت اسرائیل در طی ۷۵ سال به مثابه یک دولت اشغالگر بارها و بارها با ارتکاب به وحشیانه‌ترین اعمال، مردم فلسطین را از خانه و کاشانه خود بیرون رانده و سرزمین آنها را به اشغال خود در آورده است، اما دست یازیدن صهیونیست‌ها به یک نسل‌کشی فجیع از مردم فلسطین که امروز در مقابل چشمان مردم جهان صورت می‌گیرد، از چنان ابعاد جنایتکارانه‌ای برخوردار است که پیش از این در این شدت و وسعت سابقه نداشت. 

امروز دولت اسرائیل با همکاری و حمایت امپریالیسم آمریکا که تسلیحات و بودجه لازم برای قتل عام فلسطینی‌های ساکن غزه را در اختیارش قرار داده و می‌دهد، در صدد اشغال کامل نوار غزه بر‌آمده است. جاری کردن دریائی از خون در غزه، به جا گذاشتن تلنباری از اجساد له شده و هزاران کودک و زن و مرد در زیر آوار مانده از بمباران های پی‌در‌پی، کودکان لت و پار شده و کودکان جان به در برده از میان دهشت و وحشت با تن‌های زخمی و لرزان، کودکانی که هنوز زندگی را تجربه نکرده دچار شُوک شدن از دیدن صحنه‌های دهشتناک قتل و جنایت را تجربه می‌‌کنند و … آفریدن صحنه‌های بسیار دلخراش و دردناک دیگر از جمله اعمال وحشیانه‌ای است که توسط ارتش اسرائیل جهت خالی کردن سکنه فلسطینی از غزه و تصرف کامل این سرزمین صورت گرفته و می‌گیرد. به راستی که این ارتش در ارتکاب به جنایت روی لشکریان جنایتکار هیتلر را سفید کرده است.

 بر اساس گزارش خبرگزاری‌ها مجموعه بمب‌هایی که ارتش اسرائیل در جریان جنگ خود با فلسطینی‌های ساکن غزه بر سر آنها فرود آورده است، به لحاظ ویران‌گری و به جای گذاشتن یک زمین سوخته در غزه تقریبا برابر با دو بمب اتمی است که آمریکا در سال ۱۹۴۵ در دو شهر ژاپن (هیروشیما و  ناگاساکی) به کار برد. اکنون رقم کشته‌شدگان فلسطینی توسط ارتش جنایتکار اسرائیل از مرز دوازده هزار نفر گذشته است که حدود پنج هزار نفر از آنها کودک می‌باشند. با مشاهده سبعیت این ارتش ضد خلقی، مردم آزادیخواه جهان و همه آنهایی که انسانیت در وجودشان زنده است، امروز در چهره دولت اسرائیل و همکارش امپریالیسم آمریکا و  دیگر امپریالیست‌های غرب که با وقاحت تمام بر تداوم جنگ علیه مردم غزه پا فشرده و در رسانه‌های خود با قلب حقایق آشکار دروغ تحویل مردم می‌دهند، جز چهره‌ای به غایت ارتجاعی و وحشی با دستانی آغشته به خون نمی‌بینند و خشم و نفرت خود را نثار آنها می‌کنند.

اما به راستی اشغال غزه از چه اهمیتی برای دولت صهیونیست اسرائیل و امپریالیسم آمریکا برخوردار است که حتی به قیمت برملا شدن هرچه آشکارتر چهره خونبار خود دست به جنایاتی فاجعه آمیز در ابعادی که مردم هشیار جهان را علیه خود بر انگیخته، زده است؟ بر کسی پوشیده نیست که یکی از دلایل مهم دست یازیدن امپریالیسم آمریکا و شرکاء به جنگ چه به طور مستقیم و چه توسط سگهای زنجیریشان نظیر دولت اسرائیل، به‌طور کلی رونق دادن به صنایع نظامی خود در جهت رفع بحران‌های اقتصادی گریبان‌گیر سیستم سرمایه‌داری امپریالیستی حاکم می‌باشد. اما آیا این تنها دلیل تحمیل جنگ در ابعاد توصیف شده به مردم غزه می‌باشد؟ در رابطه با جنگ ارتجاعی اخیر به این نکته هم باید توجه داشت که در نوار غزه ذخایز عظیم گاز وجود دارد. این ذخایر اگر چه حدوداً ۲۴ سال پیش کشف شده است ولی با توجه به مناقشات موجود در این منطقه، دولت اسرائیل امکان دستیابی به این ذخایر را به طور مستقیم نداشته است و این منابع تاکنون مورد بهره‌برداری قرار نگرفته‌اند. این امر که اسرائیل با اقدام به کشتار و کوچاندن فلسطینی‌ها از نوار غزه در صدد اشغال کامل این منطقه و ایجاد منطقه‌ای امن برای بهره برداری از منابع دست نخورده گاز و دیگر منابع و ثروت های موجود در نوار غزه می‌باشد، یکی از  دلایل احتمالی دست زدن این دولت به “پاک‌سازی قومی” و اشغال سرزمین فلسطینی‌ها در این بخش می‌باشد که البته هر چه بیشتر آینده می تواند صحت و سقم این احتمال را آشکار سازد. اما صرف‌نظر از این که دولت اسرائیل و امپریالیسم آمریکا چه منافع مادی از جنگ علیه توده‌های فلسطینی ساکن غزه تعقیب می‌کنند، واقعیت غیر‌قابل انکار این است که برای دولت اسرائیل حمله محکوم دار و دسته وابسته و مرتجع حماس به شهروندان اسرائیلی تنها یک بهانه برای اجرای برنامه خود در مورد اشغال کامل غزه بوده‌ است.

همه می‌دانند که اسرائیل کشتارهای وحشیانه توده فلسطینی ساکن در نوار غزه را با عملکرد جنایتکارانه حماس علیه شهروندان اسرائیلی در ۷ اکتبر توجیه می‌کند و نسل کشی مردم فلسطین را “دفاع از خود” در مقابل حماس می‌نامد. اما واقعیت این است که حماس به مثابه یک نیروی بنیادگرای اسلامی، دست‌ساز خود دولت اسرائیل می‌باشد. خود مقامات اسرائیلی بارها به این امر اعتراف کرده و دلیل آن را مقابله با نیروهای چپ و سکولار ملی در میان مردم فلسطین توسط حماس ذکر کرده‌اند. در واقعیت امر نیز  هم دولت اسرائیل و هم حماس و هم جمهوری اسلامی که تحت عنوان دروغین پشتیبانی از مردم “مظلوم” فلسطین، حماس را از لحاظ مالی و نظامی تقویت کرده است، هر سه، آبشخورشان امپریالیسم آمریکا می‌باشد. این واقعیت جای هیچ‌گونه تردیدی باقی نمی‌گذارد که نه جمهوری اسلامی و نه حماس و نه اسرائیل هیچ وقت بدون خواست و اطلاع آمریکا و مهم‌تر، خلاف منافع این امپریالیسم وارد عمل نمی‌شوند. بنابراین امروز اگر می‌بینیم که حمله ۷ اکتبر حماس بهترین بهانه را برای دولت و ارتش اسرائیل جهت توجیه حملات خود به نوار غزه فراهم نموده است، باید روی این عمکرد حماس تعمق نمود و به راحتی از آن نگذشت. در ارتباط با این امر، به طور معمول، افشای توطئه‌های امپریالیستی توسط نیروهای هشیار و مترقی و انقلابی جهان با عنوان “تئوری توطئه” معرفی می‌شود. اگر از رسانه‌های امپریالیستی بگذریم، افرادی هستند که از روی ناآگاهی و یا نادانی ناشی از داشتن موضع بینابینی بین انقلاب و ضد انقلاب، این سخن که اسرائیل پیشاپیش از حمله ۷ اکتبر حماس اطلاع داشت ولی از آنجا که نقشه و سیاست خاصی را در “پاک‌سازی قومی” در غزه دنبال می‌کرد و برای این منظور نیازمند بهانه‌ای بود و به همین دلیل مانع از آن حمله نشد را “تئوری توطئه” می‌نامند. اما همین‌ها قادر نیستند به این سئوالات پاسخ دهند که در حالی که نیروی امنیتی اسرائیل آنقدر قوی است که توانسته بود تعدادی از متخصصان اتمی جمهوری اسلامی را در داخل خاک ایران به قتل رسانده و مدعی شود که به پرونده‌های اتمی این رژیم هم دست یافته است، همان نیروی امنیتی که توانست از طریق جاسوس خود، کاترین پرز شکدم، ۱۰۰ مقام برجسته جمهوری اسلامی را به دام بیندازد و… پس چرا این‌بار تحرکات حماس برای حمله به اسرائیل را در دو قدمی خود تشخیص نداد؟ در این مورد باید توجه داشت که مطابق گزارش مطبوعات، سطح تجهیزات الکترونیکی تجسسی و جاسوسی به کار رفته در مرز غزه یعنی در دیوار حائل با مواضع اسراییل آنقدر پیشرفته است که ادعا می‌شد حتی پرواز یک “پرنده” بر روی این دیوار و یا نزدیک شدن یک “سوسک” به پای دیوار نیز قابل رهگیری می‌باشد. بنابراین یورش بی سابقه حماس به این نواحی که خود مستلزم یک کار تدارکاتی بسیار وسیع و طولانی مدت بوده است، اگر در تضاد با خواست و منافع صهیونیستهای حاکم بر اسراییل بود هرگز به وقوع نمی‌پیوست. از طرف دیگر مقامات دولت مصر افشاء کردند که پیشاپیش تحرکات حماس و امکان حمله آن به اسرائیل را به دولت اسرائیل اطلاع داده بودند. پس به چه دلیل مقامات امنیتی اسرائیل این گزارش رسمی دولت مصر را از یک گوش شنیده و از گوش دیگر رد کردند؟ آیا این واقعیات با پناه بردن به “تئوری توطئه” قابل توجیه و کتمان می‌باشد!؟

اما صرفنظر از این که که هر کس و هر نیروئی چه تحلیلی از چرائی اقدامات جنگی اخیر صهیونیست‌های حاکم بر اسرائیل داشته باشد، برپائی تظاهرات گسترده در اقصی نقاط جهان و  به خصوص در آمریکا و کشورهای اروپایی علیه آمریکا و اسرائیل و دولت‌های امپریالیستی مخالف آتش‌بس، بر همگان آشکار ساخت که مردم جهان بسیار هوشیار‌تر و آگاه‌تر از آنند که در تصور بسیاری از مقامات دولت‌های مرتجع می‌گنجید. این مقامات در آمریکا و کشورهای اروپایی انتظار اینهمه مخالفت از جانب مردم تحت سلطه خود را نداشتند. در شهرهای مختلف آمریکا از شیکاگو و نیویورک گرفته تا واشنگتن در مخالفت با نسل‌کشی در غزه تظاهرات‌های گسترده‌ای برپا شد. در واشنگتن مردم معترض آزادی‌خواه با خواست آتش‌بس حتی صحن کنگره آمریکا را اشغال کردند. دانشجویان و دانش‌آموزان مبارز هاروارد صحنه‌های پرشکوهی از همدردی خود با توده فلسطینی در غزه به نمایش گذاشته و خشم و نفرت خود از امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم را فریاد زدند. در شهرهای مختلف اروپا مردم هشیار و آزادی‌خواه با برپایی تظاهرات چند صد هزار نفری (تخمین زده شده است که در دومین تظاهرات بزرگ لندن نزدیک به یک میلیون نفر شرکت کردند) ضمن محکوم کردن نسل‌کشی دولت اسرائیل و حمایت از خلق فلسطین، خواستار آتش‌بس و پایان دادن به نابودی (“پاک‌سازی قومی”) فلسطینی‌ها شدند. مردم شجاع و آگاه فرانسه در شرایطی که پلیس با دست زدن به خشونت مانع از برپایی تظاهرات گسترده از جمله در پاریس علیه دولت اسرائیل و در حمایت از توده‌های فلسطینی در غزه گردید، به درگیری با آنها پرداخته و پلیس و دولت فرانسه را همدست قاتلین مردم فلسطین خواندند. در افشای تبلیغات دروغین رسانه‌های ارتجاعی که سعی دارند یهودی بودن را همسان با صهیونیست بودن جا بزنند، در آمریکا و در برخی از شهرهای اروپا از جمله در لندن و برلین مردم آزادی‌خواه یهود با برپایی تظاهرات‌ و با سخنرانی‌های خود نفرت خویش از دولت صهیونیستی کودک‌کش اسرائیل را نشان داده و فریاد زدند که جنایات خود را به نام ما (یهودی ها) انجام ندهید. این معترضین با حمل پلاکارد و طی سخنرانی‌های آگاه‌گرانه، اشغال ۷۵ ساله فلسطین توسط صهیونیست‌های اسرائیل را نیز محکوم می‌کنند. 

برپا شدن تظاهرات پرشور مردمی در اقصی نقاط جهان و متن پلاکارد‌ها و شعارهای سر داده شده در آن‌ها و اعمال مبارزاتی دیگر و از جمله اعتراض و افشاگری‌های ستایش‌آمیز پزشکان و دیگر کارکنان درمان در غزه، بیانگر زنده بودن انسانیت و خشم و نفرت عمومی از اعمال شدیداً غیر انسانی دولت و ارتش اسرائیل می‌باشد. همچنین این عملکردها از یک طرف رشد آگاهی انقلابی مردم اروپا و آمریکا نسبت به عملکرد و ماهیت حاکمین امپریالیست را آشکار ساخت و از طرف دیگر نشان داد که مردم هشیار و آگاه این کشورها تا چه حد با دولت‌های امپریالیستی غرب مخالف بوده و با آنها زاویه دارند، با حاکمین امپریالیستی که علیرغم ارتکاب نتانیاهو و دیگر سران اسرائیل به جنایات جنگی، حاضر به آتش‌بس در غزه نبوده و حتی با چنین خواستی در شورای امنیت به مخالفت برخاستند. اعتراض نسبت به حاکمین وقت از طرف توده‌های آگاه آمریکا و اروپا در جریان حمایت آنان از مردم فلسطین البته تنها به برپائی تظاهرات محدود نبود بلکه در اشکال مختلف دیگر خود را آشکار می‌سازد. کار به جایی رسیده است که معترضین به سیاست جنگ‌طلبانه مقامات دولت‌های امپریالیستی هر جا که امکان می‌یابند این مقامات را به چالش کشیده و با فریادهای خشمآگین خود آنها را مورد تعرض قرار می‌دهند. حالا دیگر سیاست‌مداران دولت‌های امپریالیستی در هواپیما و رستوران نیز از دست معترضین نمی‌توانند آسوده باشند.

باید توجه داشت که آنچه توده‌های آگاه و هشیار اروپا و آمریکا در رابطه با جنگ دولت اسرائیل با مردم فلسطین در غزه از خود نشان می‌دهند به واقع تبلور رشد آگاهی و خشم و نفرت آنها از حاکمین وقت در طول زمان می‌باشد که حال این‌گونه خود را آشکار می‌سازد. این امر به نوبه خود تجربه گرانبهایی است. زمانی لنین خود را مجبور می‌دید تا به مردم غرب توضیح دهد که دولت‌های بورژوائی حتی در دموکراتیک‌ترین کشور‌های سرمایه‌داری نیز دشمن کارگران و زحمتکشان جامعه می‌باشند. اما امروز سیستم سرمایه‌داری جهانی در چنان شرایط ورشکستگی قرار گرفته است که این مردم، خود دست حاکمین‌ را خوانده‌اند، چرا که گردانندگان این سیستم امپریالیستی به سختی قادر به پوشاندن چهره جنایتکار و خونبار خود می‌باشند. 

شدت فشار افکار عمومی همانطور که شاهد هستیم اکنون برخی از سیاستمداران را وادار کرده است تا حداقل در حرف هم که شده اندکی موضع قبلی خود را تعدیل نمایند. درهمان حال اکنون دیگر صداهای مخالف بیشتری از جانب آنان نسبت به کودک‌کشی و نابود‌سازی مردم غزه و طرفداری از آتش‌بس شنیده می‌شود. در این میان آنچه مهم است مورد تأکید قرار گیرد این است که بیداری و رشد آگاهی در میان توده‌های مردم در سطح جهان در حدی که امروز شاهدیم باقی نخواهد ماند. آنها با آمدن به صحنه مبارزه و تداوم مبارزات خود، خویشتن و شرایط حاکم را نیز تغییر می‌دهند. مبارزات توده‌ای وسیع و رادیکال مردم در سراسر دنیا در دفاع از آزادی فلسطین و محکومیت امپریالیسم و صهیونیسم میدانی برای تمرین نبردهای سرنوشت‌ساز آتی علیه نظام سرمایه‌داری و امپریالیست‌هاست. از این رو شکی نباید داشت که رشد آگاهی در میان توده‌ها نسبت به ماهیت دولت‌های حاکم و نسبت به توانایی خود در تغییر شرایط نامطلوب و ظالمانه موجود باعث گسترش و شدت‌یابی اعمال انقلابی جهت ساختن دنیای آزاد مطلوب خواهد بود. غیر واقعی نیست اگر گفته شود که جهان پس از نسل‌کشی کنونی دولت اسرائیل، دنیای دیگری خواهد بود، دنیایی که مبارزه طبقاتی در آن با شدت هر‌چه بیشتری جریان خواهد یافت و جای تردید نیست که فاتح و پیروزمند این جنگ طبقاتی هم اکثریت مردم تحت ستم جهان خواهند بود. 

مرگ بر امپریالیسم و صهیونیسم!
پیروز باد مقاومت خلق فلسطین!


۲۸ آبان ۱۴۰۲ برابر با ۱۹ نوامبر ۲۰۲۳