شواهد بسیاری نشان می‌دهند که اسرائیل ممکن است آماده «پاکسازی» غزه باشد.

متن کامل با فرمت پی دی اف

نشانه‌های بی‌شماری وجود دارند که اسرائیل بار دیگر به طور جدی در حال بررسی اجرای یک عملیات پاکسازی قومی گسترده است که با سرعت بسیار بالا و با همکاری ایالات متحده انجام می‌شود.

از آنجایی که نیروهای اسرائیلی در آخر هفته گذشته شروع به تهاجمات زمینی محدود به شمال غزه کردند، گزارش‌هایی منتشر شده است که مبنی بر این هستند که اسرائیل در حال آماده‌سازی طرح‌هایی برای بیرون راندن بیشتر یا تمام جمعیت غزه به صحرای سینا در قلمرو کشور همسایه مصر است.

این ترس‌ها با گزارشی در هفته گذشته که در روزنامه اسرائیلی “کالکالیست Calcalist” از پیش‌نویس سیاست فاش‌شده‌ای از وزارت اطلاعات این کشور که دقیقاً چنین طرح پاکسازی قومی برای غزه را تشریح می‌کرد منتشر شد، تقویت گردید.

نگرانی‌های بیشتری در گزارشی که در نشریه فایننشال تایمز در روز دوشنبه ۸ آبان‌ماه مبنی بر اینکه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، به شکل محرمانه‌ای در مورد ایده راندن فلسطینی‌های نوار به صحرای سینا با توسل به جنگ، را با  اتحادیه اروپا در جریان گذاشته است به چاپ رسید، مطرح شد.

گفته می‌شود که برخی از اعضای اتحادیه اروپا از جمله جمهوری چک و اتریش، پذیرای این ایده بوده و آنرا در نشست هفته گذشته کشورهای عضو مطرح کرده‌اند. یک دیپلمات اروپایی که نامش فاش نشده است به فایننشال تایمز گفته است: اکنون زمان اِعمال فشار بیشتر بر مصری ها برای کسب توافق در این زمینه است.

بر اساس سند فاش‌شده وزارت اطلاعات اسرائیل پس از اخراج دو میلیون و سیصد هزار فلسطینی غزه، آنها پیش از اینکه جوامع دائمی در شمال شبه‌جزیره ساخته شوند، در ابتدا در اردوگاه های ساخته شده از چادر اسکان داده می‌شوند.

قرار است که یک “منطقه پاکسازی‌شده” نظامی، به عرض چند کیلومتر از بازگشت فلسطینی‌ها به غزه جلوگیری کند. در درازمدت اسرائیل سایر کشورها -به ویژه کانادا، کشورهای اروپایی مانند یونان و اسپانیا و کشورهای شمال آفریقا- را تشویق خواهد کرد تا جمعیت فلسطینی در سینا را جذب کنند.

این وزارتخانه بر این باور است که اخراج فلسطینی‌ها از غزه به سینا «نتایج راهبردی مثبت و دراز‌مدتی را به همراه خواهد داشت».

از سوی دیگر برای فلسطینی‌ها چنین ماجرایی یادآور دردناکی از اخراج گسترده فلسطینی‌ها توسط اسرائیل از سرزمینشان در زمان ایجاد اسرائیل در سال ۱۹۴۸ می‌باشد؛ چیزی که فلسطینیان آن را نکبه یا فاجعه می‌نامند.

طرح پاکسازی قومی

سند فاش‌شده به سرعت به عنوان حدس و گمان رد شد. اما، در واقع اسرائیل چنین طرح پاکسازی قومی غزه را حداقل از سال ۲۰۰۷ در دست داشته است. طرحی که مورد تایید ایالات متحده قرار دارد.

پس از یک سلسله تلاش‌های دیپلماتیک ناموفق و محرمانه در ۱۶ سال گذشته برای وادار کردن مصر به پذیرش این به اصطلاح «طرح صلح» -که رسماً به عنوان طرح غزه بزرگ شناخته می‌شود- ممکن است اسرائیل وسوسه شود که از لحظه کنونی برای اجرای چنین طرحی استفاده کند. طرحی که نسخه بسیار بی‌رحمانه‌ای است و به زور به طرف مقابل تحمیل می‌شود.

در دستور کار قرار گرفتن این طرح قطعاً بمباران ویرانگر کنونی غزه به وسیله اسرائیل را توضیح می‌دهد؛ بمبارانی که مقامات اسرائیلی به طور مثبت آن را با بمباران هولناک غیرنظامیان در شهر درسدن آلمان در جنگ جهانی دوم مقایسه می‌کنند. تمایل به پیاده کردن چنین طرحی همچنین دستور اسرائیل به یک میلیون فلسطینی برای تخلیه شمال غزه را توضیح می‌دهد.

روز یکشنبه ۷ آبان‌ماه اسرائیل ساختمان‌های اطراف بیمارستان قدس در شمال غزه را بمباران کرده و بخش‌هایی از این محوطه را با ابرهایی از غبار سمی پُر کرد. مدیران بیمارستان بارها هشدارهایی دریافت کرده بودند که مبتنی بر آن بود که بیمارستان باید فوراً تخلیه شود. اما کارکنان بیمارستان گفته بودند که انجام چنین کاری غیرممکن است زیرا تعداد بسیاری از بیماران آنقدر بیمار بودند که نمی‌توانستند جابه‌جا شوند.

تمرکز فلسطینی‌ها در جنوب غزه -جایی که در آنجا نیز بمباران شده و از برق، غذا، آب و ارتباطات محروم هستند، جایی که بیمارستان‌ها و مجتمع‌های امدادی آن با توجه به شرایط موجود قادر به فعالیت نیستند-، یک فاجعه انسانی بی‌سابقه ایجاد کرده است.

فشارها روز به روز بر عبدالفتاح السیسی حاکم نظامی مصر افزوده می‌شود تا گذرگاه رفح را به دلایل بشردوستانه باز کند و اجازه دهد فلسطینی‌ها به سینا سرازیر شوند.

ممکن است که حمله حماس به جوامع اسرائیلی در مجاورت نوار غزه در روز شنبه ۱۵ مهرماه دقیقاً بهانه‌ای را فراهم کرده تا اسرائیل با دستاویز قرار دادن آن بتواند طرح پاکسازی قومی خود را به پیش ببرد.

در این روزها ایالات متحده و اروپا و رسانه‌های غربی همچنان به جای توجه به مردم غزه بر آسیب‌های اسراییل تمرکز کرده‌اند. نتانیاهو نمی‌تواند بسیار منتظر بماند چرا که شاید پنجره‌ای که برای پیش بردن اقدام دلخواهش باز شده است، بسته شود.

فشار بر مصر

طرح غزه بزرگ اولین بار در سال ۲۰۱۴ و پس از درز به رسانه های اسرائیلی و مصری فاش شد. ظاهراً بخشی از یک کارزار فشار بر سیسی بود که با حمایت ایالات متحده پرداخته شده بود. باید به یاد داشته باشیم که ارتش مصر در سال پیش از آن دولت منتخب اخوان المسلمین را سرنگون کرده بود.

محمود عباس رئیس‌جمهور فلسطین در آن زمان با تاکید بر لغو چنین طرحی در واقع وجود آنرا تأیید کرده بود. او به یک مصاحبه‌کننده گفته بود که «متاسفانه چنین طرحی توسط برخی در اینجا [در مصر] پذیرفته شده است. بیشتر در این مورد از من نپرس. ما آنرا لغو کردیم زیرا نمی تواند در دستور کار باشد.»

“خبرگزاری چشم خاورمیانه Middle East Eye” یکی از معدود رسانه‌های غربی بود که در آن زمان از این تحولات خبر می‌داد.

با افزایش نگرانی در میان مصری‌ها و فلسطینی‌ها یکی از دستیاران سابق حُسنی مبارک که تا سال ۲۰۱۱ بر مصر حکومت می‌کرد، اظهار داشت که دولت جورج دبلیو بوش از سال ۲۰۰۷ بر مبارک برای پذیرش این طرح فشار آورده بود.

رئیس جمهور بعدی مصر، محمد مرسی، از اخوان المسلمین نیز در سال ۲۰۱۲ به شیوه‌ای مشابه مورد فشار قرار گرفت.

این منبع به نقل از مبارک در پاسخ به این طرح گفت: «ما هم با آمریکا و هم با اسرائیل می‌جنگیم. بر ما فشار می‌آید تا گذرگاه رفح را برای فلسطینیان باز کنیم و به آنها آزادی اقامت در مصر، به ویژه در سینا را بدهیم. یکی دو سال دیگر موضوع اردوگاه‌های آوارگان فلسطینی در سینا بین‌المللی می‌شود.»

در آن زمان راندن فلسطینیان به سینا به عنوان یک «طرح صلح» تلقی می‌شد. اکنون اگر اسرائیل موفق به پیاده کردن این طرح شود، این آخرین بازی در عملیات پاکسازی قومی خشونت‌آمیزی که در راه است خواهد بود.

همانطور که “خبرگزاری چشم خاورمیانه” در سال ۲۰۱۴ اشاره کرد، طرح غزه بزرگ در مورد انتقال فلسطینی‌ها به محوطه‌ای به مساحت ۱۶۰۰ کیلومترمربع از صحرای سینا -پنج برابر مساحت نوار غزه– است؛ جایی که آنها در آن به شرایطی چون “فلسطین موجود در کرانه باختری” به رهبری عباس داشته باشند.

در چنین حالتی قلمرو سینا به یک کشور فلسطینی غیرنظامی -موسوم به غزه بزرگ- تبدیل می‌شود؛ جایی که آوارگان فلسطینی می‌توانند در آن ساکن شوند. در مقابل عباس باید از حق داشتن کشوری در کرانه باختری و بیت‌المقدس شرقی صرف نظر کند.

امید اسرائیل این بود که عباس با حکومت یک کشور فلسطینی کوچک در سینا موافقت کند، جایی که اکثر آوارگان فلسطینی در منطقه بتوانند در آن اسکان داده شوند و حق بازگشت آنها را طبق قوانین بین‌المللی سلب کند.

بیشتر فلسطینی‌های غزه پناهنده و یا از نسل آوارگان عملیات پاک‌سازی قومی اسرائیل در سال ۱۹۴۸ هستند.

رویای جناح راست اسرائیل

ایده ایجاد یک کشور فلسطینی در خارج از فلسطین تاریخی -در اردن یا سینا- یک شجره طولانی در تفکر صهیونیستی دارد. “اردن فلسطین است” برای چندین دهه فریاد سر داده شده در تجمعات نیروهای راست اسرائیل بوده است. پیشنهادهایی مانند آن در مورد صحرای سینا نیز وجود داشته است.

این طرح به محور کنفرانس هرتزلیا، نشست سالانه نخبگان سیاسی، دانشگاهی و امنیتی اسرائیل برای تبادل و توسعه ایده‌های سیاسی، در سال ۲۰۰۴ تبدیل شد. اوزی آراد، بنیانگذار کنفرانس و مشاور دیرینه نتانیاهو، مشتاقانه چنین طرحی را پذیرفت.

گونه‌ای از گزینه «سینا فلسطین است» بار دیگر توسط جناح راست سیاسی اسرائیل در جریان حمله پنجاه روزه اسرائیل به غزه در تابستان ۲۰۱۴ بر روی میز آورده شد.

موشه فیگلین، رئیس کنست (پارلمان) اسرائیل و سپس یکی از اعضای حزب لیکود به رهبری نتانیاهو، خواستار اخراج ساکنان غزه از خانه‌های خود تحت پوشش عملیات و نقل مکان آنها به سینا شد، چیزی که او آن را «راه‌حلی برای غزه» نامید.

طرح غزه بزرگ در سال ۲۰۱۸، زمانی که گزارش‌ها حاکی از آن بودند که قرار است در طرح «معامله قرن» رئیس‌جمهور آمریکا برای عادی‌سازی بین اسرائیل و جهان عرب گنجانده شود، از حمایت بیشتری از سوی دولت ترامپ برخوردار شد.

منطق اسرائیل برای گزینه سینا بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۸ این بود که کمپین عباس در سازمان ملل برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین را تضعیف کند.

حملات نظامی گسترده اسرائیل به غزه -در زمستان ۲۰۰۸، در سال ۲۰۱۲ و دوباره در سال ۲۰۱۴- به طور قابل توجه همزمان با تلاش‌های گزارش‌شده اسرائیل و ایالات متحده برای از میان برداشتن سدهایی که رهبران متوالی مصر برای واگذاری بخش‌هایی از سینا ایجاد می‌کردند، بود.

به نظر می‌رسد که تخریب غزه، تشدید فاجعه انسانی در غزه، بخشی از آن کارزار فشار بر روی رهبران مصر بوده باشد.

هیچ انسانی نمی‌تواند وجود داشته باشد

آنچه در بالا آمده است زمینه‌ای برای تفسیر تجاوز بی‌سابقه اسرائیل به غزه و همچنین پیامدهای بی‌سابقه بحران‌های سیاسی و نظامی در اسرائیل ناشی از حمله ۱۵ مهرماه حماس به ما می‌دهد.

طرح غزه بزرگ در ابتدا قرار بود برای یک نوع شیرینی برای رهبری فلسطینی‌ها بوده و برای آنان امکان به وجود آوردن نوعی دولت ـالبته نه در فلسطین تاریخیـ را ارائه کند. قرار بود که سینا میزبان شهرهای جدید فلسطین، یک منطقه آزاد تجاری، یک نیروگاه و یک بندر دریایی و فرودگاه باشد.

نقطه‌ گیر اصلی مصر -جدا از تبانی با اسرائیل در محو آرمان ملی فلسطین- نگرانی از این بود که حماس پایگاهی در داخل مصر پیدا کرده و بدینگونه جنبش‌های اسلام‌گرای داخلی مصر را تقویت کند.

نشانه‌های زیادی وجود دارند که نشان می‌دهند که خواست اسرائیل برای راندن فلسطینی‌ها به مصر پس از حمله ۱۵ مهرماه حماس تشدید شده و شکست حماس فرصتی را برای اسرائیل برای دستیابی به آنچه از طریق دیپلماسی نمی‌تواند به دست آورد با استفاده از زور فراهم کرده است. رهبران اسرائیل اکنون دیگر اشتیاقی به در نظر گرفتن نگرانی‌های مصر ندارند.

یک هفته پس از عملیات نظامی اسرائیل، امیر آوی، سخنگوی ارتش این کشور به خبرگزاری بی بی سی گفت که اسرائیل نمی‌تواند امنیت غیرنظامیان غزه را تضمین کند. وی افزود: «آنها باید به سمت جنوب حرکت کنند و به سمت شبه‌جزیره سینا بروند.»

روز بعد دنی آیالون، سفیر سابق اسرائیل در ایالات متحده، یکی از افراد مورد اعتماد نتانیاهو، این نکته را تشدید کرده و گفت: «فضای تقریباً بی‌پایانی در صحرای سینا وجود دارد… این اولین بار نیست که این کار انجام می‌شود… ما و جامعه بین‌المللی زیرساخت‌های اردوگاههای چادری را آماده خواهیم کرد.» او در پایان اضافه کرد: «مصر باید با توپی که در زمین خواهد بود بازی کند.»

این مقامات این اقدام را به عنوان اقدامی موقت در جریان بمباران و تهاجم زمینی اسرائیل معرفی کرده‌اند. اما نشانه‌ها حاکی از آن هستند که اسرائیل جاه‌طلبی‌های بسیار بزرگتری دارد.

بنی گانتز، ژنرال سابق که اکنون در یک دولت وحدت ملی با نتانیاهو حضور دارد، گفته است که اسرائیل طرحی برای «تغییر واقعیت امنیتی و استراتژیک در منطقه» دارد.

گیورا ایلند، مشاور سابق امنیت ملی، گفته است که هدف «ایجاد شرایطی است که زندگی در غزه ناپایدار شود». در نتیجه «غزه به مکانی تبدیل خواهد شد که هیچ انسانی نمی‌تواند در آن وجود داشته باشد.»

خارج شدن از کنترل

سیسی، رهببر نظامی مصر، از فشارهایی که اسرائیل می‌تواند بر مصر وارد کند آگاه است. او در یک کنفرانس مطبوعاتی در ۲۶ مهرماه هشدار داد که بمباران غزه توسط اسرائیل یک بحران انسانی ایجاد می‌کند که «می‌تواند از کنترل خارج شود».

وی افزود: آنچه اکنون در غزه اتفاق می‌افتد تلاشی است برای مجبور کردن ساکنان غیرنظامی به پناهندگی و مهاجرت به مصر که نباید پذیرفته شود.

سناریویی که سیسی از آن می ترسد تکرار وقایع سال ۲۰۰۸ است، زمانی که صدها هزار فلسطینی به دلیل محاصره غزه توسط اسرائیل از سد بین غزه و سینا برای تهیه غذا و سوخت عبور کردند. برای جلوگیری از تکرار چنین ماجرایی مصر به کرات تدابیر امنیتی در امتداد مرز کوتاه خود با غزه را تقویت کرده است.

با این وجود گزارش شده که قاهره خود را برای چنین تحولی آماده کرده است. برنامه‌های مصر شامل برپایی سریع اردوگاه‌های چادری در کنار شهرک‌های شیخ زواید و رفح در سینا است.

سیسی گفته است که اگر فلسطینی‌ها به سینا رانده شوند، مصری‌ها «به خیابانها می‌روند و اعتراضات میلیونی بر پا خواهد شد».

نگرانی قاهره در مورد نیات اسرائیل با فرانچسکا آلبانیز، مسئول سازمان ملل متحد، گزارشگر ویژه در سرزمین‌های اشغالی، مشترک است.

فرانچسکا آلبانیز با اشاره به دو عملیات اصلی پاکسازی قومی تاریخی اسرائیل اظهار داشته: «این خطر بزرگ وجود دارد که آنچه ما شاهد آن هستیم تکرار نکبه ۱۹۴۸ و نکسا ۱۹۶۷، اما در مقیاس بزرگتری باشد. جامعه بین‌المللی باید هر کار ممکن را انجام دهد تا از تکرار این اتفاق جلوگیری کند.»

ایالات متحده که مدت‌هاست از طرح غزه بزرگ حمایت می‌کند، مشکلات خاص خود -از جمله وارد آورد فشار مالی- برای تشویق سیسی به تبعیت از این طرح را دارد.

مصر در یک بحران بدهی بی‌سابقه برابر با بیش از ۱۶۰ میلیارد دلار به اضافه تورم فزاینده غرق شده و در چنین شرایطی است که سیسی گام به گام به زمان انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می‌شود.

مقامات مصری بر این باورند که واشنگتن تلاش خواهد کرد از لغو بخشی از این بدهی‌ها به عنوان انگیزه‌ای برای پذیرش پناهندگان در عملیات پاکسازی قومی مجدد اسرائیل استفاده کند.

تنها سه روز پس از حمله حماس مقامات دولت بایدن به طور علنی اعلام کردند که با کشورهای ثالثی که نامشان فاش نشده، ترتیباتی داده‌اند تا غیرنظامیان فلسطینی ببتوانند از غزه عبور کنند.

همه نشانه‌ها حاکی از آن هستند که اسرائیل بار دیگر به طور جدی در حال بررسی یک عملیات پاکسازی قومی گسترده است که با سرعت بسیار بالا و با همکاری ایالات متحده آمریکا انجام می‌شود تا مخالفت‌های بین‌المللی بتوانند نادیده گرفته شوند.

پرسش اساسی اما این است که آیا کسی آماده یا قادر به توقف آنها می‌باشد؟

جاناتان کوک
چهارشنبه ۱۰ آبان‌ماه ۱۴۰۲، ۱ نوامبر ۲۰۲۳

https://jonathancook.substack.com/p/mounting-evidence-suggests-israel?utm_source=post-email-title&publication_id=476450&post_id=138480669&utm_campaign=email-post-title&isFreemail=true&r=2x9vbf&utm_medium=email

برگردان به فارسی از نادر ثانی