اقدام به برپایی تظاهرات ۱۷ و ۱۸ دی (۷و ۸ ژانویه) در پی تظاهرات برلین در ۲۲ اکتبر ۲۰۲۲، تلاش دیگری توسط نیروهای پروامپریالیست در جهت مصادره و به انحراف کشاندن انقلاب مردم مبارز و رنج دیده ایران میباشد.
اولین فراخوان از طرف حامد اسماعیلیون به مناسبت سومین سالگرد جنایت جمهوری اسلامی در شلیک به هواپیمای مسافربری ۷۵۲ برای روز ۱۷ دی داده شده است. چهره سیاسی واقعی حامد اسماعیلیون اگر دیروز برای همه آشکار نبود، امروز با توجه به مشخص شدن همکاری وی با دولتها و ارگانهای امپریالیستی نظیر دولت کانادا و کنفرانس امنیتی هالیفاکس و همکاریهای اعلام نشدهاش با رضا پهلوی جای تردیدی باقی نگذاشته است که جایگاه وی در صف مقابل کارگران و زحمتکشان و دیگر تودههای تحت ستم ایران قرار داشته و به جبهه دشمنان مردم تعلق دارد.
امروز اسماعیلیون در ارتباط با پروژه آلترناتیوسازی امپریالیستها برای به انحراف بردن انقلاب مردم ایران مطرح است. برای این منظور نیروهای وابسته به سرمایهداران نیاز به تلاشهایی دارند تا او در نزد مردم ایران مشروعیت یابد. در همین رابطه سالگرد جنایت مربوط به سقوط هواپیمای ۷۵۲ اوکراین توسط جمهوری اسلامی به دستاویزی برای این منظور و مطرح کردن هر چه بیشتر او در ایران تبدیل شده است. در چنین اوضاعی فراخوانی توسط به اصطلاح تشکلهایی که به اسم دانشجویان و جوانان انقلابی محلات کردستان و زنان و مادران و غیره خود را در دنیای مجازی معرفی کردهاند و اکثرا گویا یک شبه شکل گرفته و از طریق دستهای نامریی به هم وصل شده و “متحد” گشتهاند از مردم خواستهاند تا در روز ۱۸ دی یعنی تقریبا همزمان با فراخوان اسماعیلیون به مناسبت سومین سالگرد سقوط همواپیمای اوکراینی به خیابان آمده و دست به تظاهرات بزنند. با توجه به نقش تبلیغات رسانههای امپریالیستی جهت مشروعیت دادن به حامد اسماعیلیون در نزد مردم و تلاش گستردهای که در این جهت صورت میگیرد، شکی نیست که اگر چنین تظاهراتی در سراسر ایران صورت گرفته و جمعیت قابل توجهی هم در آن شرکت بکنند (که البته رسانههای مرتجع می توانند تعداد را بسیار فراتر از خود واقعیت جلوه دهند، کاری که در رابطه با تظاهرات برلین آشکارا انجام دادند)، این قدم بزرگ دیگری برای مطرح کردن حامد اسماعیلیون در ایران بوده و امکان نفوذ نیروهای ضد انقلاب (طرفداران حفظ سیستم ظالمانه سرمایه داری در ایران) به صف تودههای انقلابی ما را هر چه بیشتر فراهم و راه را برای منحرف کردن انقلاب از اهداف واقعی خود تسهیل خواهد نمود.
در حال حاضر رسانههای امپریالیستی نظیر بی بی سی و ایران اینترنشنال (در نزد مردم ” اینتر آشغال”) در پشت پروژه مذکور قرار گرفته و به تبلیغ در این رابطه مشغولند. بی بی سی مصاحبه مفصلی با حامد اسماعیلیون ترتیب داد و در شرایطی که او به واقع عزیزان خود را در جریان حمله موشکی جمهوری اسلامی به هواپیمای ۷۵۲ از دست داده، سعی کرد از این امر برای جلب احساسات و عواطف مردم دلسوز و شریف ایران نسبت به او سوء استفاده کند. در ضمن در شرایطی که حامد اسماعیلیون به فعالیت گسترده سیاسی در راستای منافع دشمنان مردم ایران مشغول است این کوشش نیز صورت گرفت که او چهرهای که خصلتا “گوشه گیر” و “انزوا طلب” است معرفی شود و این که گویا مساله اش صرفا دادخواهی و انتقام گیری از جمهوری اسلامی میباشد. در نتیجه این طور القا شد که وی علاقه ای به رسیدن به قدرت سیاسی ندارد.
تلویزیون ایران اینترنشنال نیز مدام برای تظاهرات ۱۸ دی در ایران و برای به اصطلاح تشکلهایی که فراخوان این تظاهرات را دادهاند تبلیغ میکند. واقعیت این است که اسامیای که به عنوان تشکلهای فراخوان دهنده برای تظاهرات ۱۸ دی در ایران مطرح شدهاند نه تا کنون مواضع خود را به طور شفاف در مورد انقلاب جاری و چگونگی دستیابی آن به پیروزی بیان کردهاند و نه پراتیک مشخص اعلام شدهای داشتهاند که بیانگر هویت و ماهیت آنها باشد. اما تلویزیون اینترنشنال از آنها به مثابه تشکلهای موجود در ایران نام میبرد. میتوان گفت که نامهای مطرح شده در حالی که برای مردم ایران هویتی ناشناخته میباشند، اما همین تلویزیون و رسانههای مشابه در تلاشاند تا آنها را به عنوان تشکلهای مردمی بشناسانند. به طور کلی تمامی شواهد موجود نشان میدهند که آنچه که زیر نام فراخوانِ دهها تشکل داخل برای تظاهرات در سالروز سقوط هواپیمای اوکراینی در جریان است، گامی دیگر در امتداد سیاستها و منافع قدرتهای ضد مردمیایست که به نام مردم ایران و در واقع علیه انقلاب آنان در پشت تظاهرات برلین و حامد اسماعیلیون قرار داشتند.
در این میان با ۶ جریان سیاسی در خارج از کشور هم مواجهیم که در اتحاد با همدیگر تحت عنوان “شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست”، نامهای اعلام شده به مثابه “تشکلهای دانشجویی و جوانان انقلابی محلات” را به رسمیت شناخته و بی هیچ احساس مسئولیتی در قبال مردمی که شناختی از آن نامها و ماهیت آنها ندارند، توصیه کردهاند که با فراخوان آنها در سالروز شلیک عامدانه جمهوری اسلامی به هواپیمای اوکراینی برای اعتراض و اعتصاب و تظاهرات در روز ۱۸ دی همراه شویم.
بر کسی پوشیده نیست که حمله به هواپیمای اوکراینی و فاجعه پیش آمده یکی از جنایات بیشمار جمهوری اسلامی در طول ۴۳ سال گذشته بوده و هیچ انسان آزادیخواهی نمی تواند آن را محکوم نکرده باشد و یا امروز محکوم نکند. ولی جای انکار نیست که اگر برای محکوم کردن به حق این جنایت، امروز، سالروز برای آن گرفته میشود تنها به دلیل فراخوان حامد اسماعیلیون در این رابطه و پشتیبانی رسانههای امپریالیستی از آن میباشد. در نتیجه چه کسانی که به نام تشکلهایی در داخل ایران برای تظاهرات ۱۸ دی فراخوان دادهاند و چه نیروهایی در خارج از کشور که ظاهرا به صورتی که در رابطه با شرکت در تظاهرات برلین ادعا شد “در صف مستقل” “همراهی و همبستگی” با فراخوانی را تبلیغ میکنند که هدفش تحمیل حامد اسماعیلیون به عنوان یکی از رهبران جنبش تودههاست، حرکتشان بی هیچ برو بر گشتی در همسویی با حامد اسماعیلیون و در هماهنگی با جریان سیاسی حامی وی که فاقد ماهیت مردمیست، می باشد.
جریانات سیاسیای که خود را شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست مینامند، نمیتوانند انکار کنند که عمل کنونی آنها کاملا در ارتباط با فراخوان امروز حامد اسماعیلیون و رسانههای امپریالیستی پشتیبان وی صورت میگیرد والا آنها تا کنون برای جنایت صورت گرفته در مورد هواپیمای اوکراینی اعلام تظاهرات نکرده بودند. حال پرسیدنی است که آیا اینان که نام کمونیسم و چپ را یدک میکشند، متوجه نیستند که با پشتیبانی از فراخوان تظاهرات ۱۸ دی دارند در چهار چوبی عمل میکنند که برای آلترناتیو سازی امپریالیستی توسط حامد اسماعیلیون برپا شده است؟ آیا نمیدانند که با این کار دارند به نوبه خود صف انقلاب و ضد انقلاب را مخدوش میسازند؟ گاه در توجیه همسویی با اسماعیلیون ادعا میشود که چون جنایت صورت گرفته در رابطه با هواپیمای ۷۵۲ به همه مردم و مبارزین ربط دارد و مختص حامد اسماعیلیون نیست پس حرکت کنونی آنها در رابطه با سومین سالگرد آن جنایت ربطی به حامد اسماعیلیون ندارد. اما این توجیه فریبکارانهای بیش برای لاپوشانی حرکتشان به نفع جبهه ضد انقلاب و مشوب کردن اذهان نیست. چرا که خودشان هم میدانند که نه در اولین سالگرد و نه در دومین سالگرد این جنایت اساسا یادشان نبود که به عنوان دادخواه برای آن جنایت تجمع و تظاهرات اعلام کنند و توجهی هم نداشتند که حامد اسماعیلیون در آن سالها به عنوان دادخواه با همکاری دولتها و محافل امپریالیستی نظیر کانادا و جریانات پروامپریالیستی و ضد کمونیستی نظیر “حزب کمونیست کارگری ایران” به این کار مشغول بود.
در پایان باید به واقعیت جنبش انقلابی مردم تحت ستم و تحت سرکوبهای وحشیانه جمهوری اسلامی اشاره کرد که با توجه به فداکاریها و از خود گذشتگیهای توده گرسنه و عاصی از فشارها و ظلم و ستمهای ناشی از سلطه سیستم سرمایهداری، هر چه جلوتر رفته رادیکالیزه تر گشته و جوانان بیشتری به حق به اعمال قهر انقلابی علیه قهر ضد انقلابی رژیم روی آورده و شعارهایی چون “به جنگ تا بجنگیم” و ” میکشم، میکشم آن که برادرم کشت یا هر آنکه خواهرم کشت” صورت واقعیت به خود گرفته است. گسترش هر چه بیشتر این اعمال که حاوی آگاهی و تجربه برای جوانان انقلابی میباشد به ضرر دشمنان مردم است. اما دشمنان و به طور مشخص امپریالیسم آمریکا در چنان شرایط بحرانی قرار دارد که تعویض جمهوری اسلامی با رژیم وابسته دیگری فعلا برایش چندان آسان نیست. با این حال آنها از آلترناتیوسازی و در همان حال از این طریق ایجاد اغتشاش در جنبش و مشغول کردن ذهنها به مسائل انحرافی یا فرعی غافل نیستند. در همین راستا میتوان به ضدیت حامد اسماعیلیون با کمونیسم و تبلیغات شدید شاهیها و ساواکیهای دیروز علیه کمونیستها و اندیشههای چپ که با بی پرنسیبی کامل حتی با استفاده از سرودها و کارهای هنری خود انقلابیون کمونیست در دهه ۵۰ صورت میگیرد، اشاره کرد.
واقعیت این است که نیروهای متعلق به چپ بیش از یک قرن در خدمت به کارگران و زحمتکشان ایران تلاش کردهاند و جنبش کمونیستی به خصوص با پاگیری چریکهای فدایی خلق در دهه ۵۰، تاثیرات و دستآوردهای با ارزشی در جامعه به جا گذاشته است. دلیل ضدیت حامد اسماعیلیونها و شرکا با کمونیسم اتفاقا همین واقعیت و زنده بودن چپ و اندیشههای کمونیستی در جامعه میباشد. این امر به افراد مبارز معتقد به کمونیسم یادآوری میکند که باید با هشیاری هرچه بیشتری نسبت به ترفندهای حیلهگرانه امثال اسماعیلیونها برخورد بکنند و در دام کسانی نیفتند که ضمن دادن شعار سوسیالیسم و ابراز ظاهری ضدیت با سرمایه، دست به حرکتهایی میزنند که سودش تنها به بورژوازی میرسد.
از نظر ما این یک توصیه واقع بینانه به همه نیروهای انقلابی که قلبشان با قلب تودههای رنج کشیده ایران میتپد، میباشد که باید از همراهی با فراخوانهای یاد شده احتراز کنند و با کوشش در شناخت توطئههای حیلهگرانه دشمنان مردم از مخدوش شدن صف انقلاب با ضد انقلاب جلوگیری نمایند. ما باید بکوشیم با اعمال خود به پیشرفت جنبش مستقل تودهها علیه جمهوری اسلامی که با وثیقه گذاردن خون جوانان مبارز کرد و ترک و بلوچ و فارس و عرب و … در خیابانهای کشور جاریست کمک کنیم و صدای آنها باشیم.
با ایمان به پیروزی راهمان
چریکهای فدایی خلق ایران
۶ ژانویه ۲۰۲۳ برابر با ۱۶ دی ماه ۱۴۰۱
از همین دسته
سوریه جنگی که ماسکها در آن به کنار زده شد!
جلوهای دیگر از مواضع پرو-امپریالیستی “حزب کمونیست کارگری”
دربارهی انقلاب ما! (لنین)