به نقل از ماهنامه کارگری ارگان کارگری چریکهای فدایی خلق ایران
شماره ۱۰۳، پانزدهم مردادماه ۱۴۰۱
با اوجگیری و تشدید اعتراضات و مبارزات کارگران جهت رسیدن به مطالبات بر حقشان به کارگیری روشهای ریاکارانه توسط کارفرمایان جهت فریب کارگران ابعاد متنوعی پیدا نموده است. جدا از سرکوب و تهدید، یکی از ترفندهایی که امروز سرمایهداران زالو صفت در برخورد با اعتراضات و اعتصابات کارگران به کار میبرند این است که با توسل به وعدههای دروغین سعی میکنند اعتصاب کارگران را متوقف و برای خود زمان بخرند.
چگونگی برخورد دستاندرکاران شرکتهای پیمانکاری مجتمع مس سونگون به کارگران اعتصابی این شرکتها، نمونه بارزی از ریاکاری و بیشرمی سرمایهداران زالو صفت را به نمایش میگذارد. شرحی از رویدادهای پیش آمده در جریان این اعتصاب، این موضوع را آشکار میکند.
روز سهشنبه ۱۴ تیرماه کارگران مجتمع مس سونگون در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان دست به اعتصاب زدند. اما مدیریت این مجتمع به جای پاسخگویی به خواستهای بر حق کارگران، پلیس ضد کارگر را به سراغ آنها فرستاد و این نیروی مسلح ضد کارگر، ضمن برخورد خشونت آمیز همیشگی خود با کارگران، چند تن از کارگران اعتصابی را دستگیر نمود تا در بین بقیه کارگران ایجاد رعب و وحشت بنماید. اما کارگران مبارز و جان به لب رسیده به اعتصاب خود ادامه داده و این بار خواست آزادی همطبقهایهای بازداشت شده خود را نیز به دیگر مطالبات بر حقشان اضافه نمودند.
نکته قابل توجه این است که کارگران با پیگیری اعتصابشان در طی ۴ روز آن هم در شرایط دشواری که مدیریت مجتمع و پلیس برای آنان ایجاد کرده بود با توجه به وعدههای مساعد کارفرمای مجتمع مبنی بر پیگیری خواستههای کارگران و آزادی کارگران بازداشتی، به اعتصاب خود خاتمه داده و به سر کار بازگشتند. اما با خاتمه اعتصاب، نهادهای امنیتی و مدیران مجتمع بر خلاف وعدههای اعلام شدهشان نه تنها به کمترین وعدههای داده شده عمل نکردند و نه تنها کارگران بازداشتی را آزاد ننمودند بلکه بیشرمانه به اخراج و بازداشت تعداد بیشتری از کارگران دست زدند.
واضح است که سرمایهداران و ایادی دستاندرکارشان در این مجتمع سعی کرده بودند با وعدههای دروغین در عزم کارگران اعتصابی اخلال ایجاد کنند. آنها پیش خود میگویند که کارگران فاقد تشکل مستقل کارگری میباشند تا قانونا در جهت تحقق خواستههای خود تلاش کنند. پس کارگران منفرد تا بخواهند دوباره جمع شده و تولید را بخوابانند، مدتی طول خواهد کشید. چون آنها باید تلاش بسیار زیادی به خرج دهند تا بتوانند دوباره اعتصاب راه بیاندازند. اما در این فاصله من (کارفرما) با شناسایی فعالین و دستگیری و اخراج آنها کاری میکنم که اعتصاب بعدی یا صورت نگیرد و یا به عقب بیفتد.
در ادامه ترفند ریاکارانه فوق الذکر بود که در روزهای ۲۵ و ۲۶ تیرماه حدود پانزده نفر دیگر از کارگران مجتمع مس سونگون توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدند. این کارگران که از شرکتهای پیمانکاری مبین و آهنآجین هستند روز پنجشنبه ۲۴ تیر به صورت تلفنی به اداره اطلاعات احضار شده بودند. اما امنیتیها این کارگران را پس از حضور در اداره اطلاعات، بازداشت و به زندان اهر منتقل نمودند.
یک نمونه بارز دیگر از تاکتیک ریاکارانه سرمایهداران زالو صفت ایران برای فریب کارگران که با همدستی با نیروهای امنیتی انجام میشود، در رابطه با اعتصاب کارگران پیمانی شرکت سازه پاد شاغل در پتروشیمی میباشد. کارگران این شرکت که ۵ ماه حقوق پرداخت نشده از شرکت سازه پاد طلبکارند وقتی دیدند که شرکت مزبور پاسخ مشخصی به آنها نمیدهد، ژنراتور برق پتروشیمی را خاموش کرده و در محوطه پتروشیمی دست به تجمع زدند. برای مقابله با این کارگران، نماینده شرکت پیمانکاری سازه پاد در جمع کارگران حاضر شد و به آنها اعلام کرد که دستمزدهای عقب افتاده را پرداخت میکند. در نتیجه کارگران از محوطه پتروشیمی خارج شدند. اما این نماینده فریبکار پس از بر هم زدن تجمع کارگران آنها را برای احقاق حقشان به حراست پتروشیمی که نهادی از وزارت اطلاعات در محیطهای کار میباشد ارجاع داد.
بر کسی هم پوشیده نیست که مسئول حراست کارش چیست و شیوه برخوردش با کارگران چگونه است. نتیجه آن شد که کارگران همچنان بدون گرفتن حقوق معوقه سرگردان ماندند. به این ترتیب با برخورد حیله گرانه نماینده شرکت، تجمع کارگران به هم خورد و روشن است که تا آنها بتوانند دوباره دور هم جمع شده و تصمیم به اعتصاب دوباره بگیرند باید پروسهای را از سر بگذرانند. نتیجه عملی همه این ترفندها آن بود که کارگران به حقوقهای معوقه خود نرسیدند.
تجربه نیرنگهای توصیف شده ایادی سرمایهداران که با فریب و ریا مانع از اعتصاب کارگران و مبارزه آنها برای بدیهیترین خواستهای خود میگردند، عدم برخورداری کارگران حتی از یک تشکل صنفی مستقل را نشان میدهد و این واقعیت دردناک در جریان موارد فوق، خود را با برجستگی آشکار میسازد. اما در اینجا تجربه مهمی نهفته است. باید آموزش از این تجربه را به کارگران یادآوری کرد و به آنها گفت که اگر میخواهید کارفرمایان با وعده و وعید دروغین، شما را فریب ندهند باید قبل از هر چیز اتحاد خود را مستحکم کرده و در جهت شکل دادن به تشکلهای مستقل کارگری گام بردارید. اما واقعیت این است که تحت سلطه جمهوری اسلامی هر تلاشی در جهت متشکل شدن کارگران حتی برای مبارزات اقتصادی فورا کارگران را در مقابل دیکتاتوری عریان حاکم قرار میدهد و به آنها میآموزد که بدون هدف قرار دادن این دیکتاتوری و تلاش در جهت نابودی جمهوری اسلامی راه رسیدن به سازمانیابی مستقل کارگران هموار نمیگردد. به همین دلیل است که چریکهای فدایی خلق همواره گفته و تاکید کردهاند که در شرایط دیکتاتوری لجام گسیخته حاکم، امر سازمانیابی کارگران مسیر ویژهای را طی میکند، مسیری که تنها با وجود یک نیروی مسلح انقلابی قادر به بر هم زدن توازن قوا بین نیروی خلق و ضد خلق شده و شرایط مساعدی را برای تشکل طبقاتی کارگران مهیا مینماید. از این روست که پیشروان کارگری باید همراه با روشنفکران انقلابی دست در دست هم گذاشته و با تشکیل هستههای سیاسی-نظامی این راه را آغاز و در جهت نابودی جمهوری اسلامی و به وجود آمدن امکان شکلگیری و حیات تشکلهای واقعا مستقل کارگری گام بردارند.
از همین دسته
تداوم اعتصاب بزرگ کارگران پروژهای به رغم دسیسههای سرمایهداران
عوامل جمهوری اسلامی در سازمان جهانی کار نمایندگان کارگران ایران نیستند!
کارگران در زیر خط فقر