دبیرکل خانه ضد کارگری، نایب رییس فدراسیون جهانی “اتحادیه‌های کارگری”!

به نقل از ماهنامه کارگری ارگان کارگری چریک‌های فدایی خلق ایران 
شماره ۱۰۲، پانزدهم تیرماه ۱۴۰۱

بر اساس گزارش خبرگزاری کار ایران “ایلنا”، علیرضا محجوب، دبیر کل “خانه کارگر” جمهوری اسلامی در هجدهمین کنگره جهانی اتحادیه‌های کارگری که از ششم تا هشتم ماه مه در ایتالیا برگزار شد به عنوان نایب رئیس فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری انتخاب شده است.
این “انتخاب” با توجه به ماهیت ضد کارگری “خانه کارگر” و شخص علیرضا محجوب، پیش از هر چیز، پرده از ماهیت کنگره جهانی اتحادیه‌های کارگری نیز برداشته و نشان می‌دهد که این کنگره چگونه به مرکز زد و بند بین سرمایه‌داران استثمارگر جهانی با رژیم جمهوری اسلامی علیه کارگران جهان بدل شده است.

کارگران ایران به خوبی می‌دانند که “خانه کارگر” نه نماینده کارگران ایران بلکه نماینده رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی می‌باشد، نماینده رژیمی که ۴۳ سال است به اشکال و روش‌های گوناگون مبارزات و مطالبات کارگران ایران را وحشیانه سرکوب کرده  است.
“خانه کارگر” از زمان یورش سیستماتیک جمهوری اسلامی به کارگران و توده‌های ستم‌دیده و تسخیر آن توسط چماق‌داران جمهوری اسلامی یکی از ابزارهای این رژیم جهت سرکوب ددمنشانه کارگران بوده است. بنابراین به رسمیت شناختن خانه کارگر به مثابه یک تشکل کارگری و دبیرکل آن (علیرضا محجوب) به عنوان نماینده کارگران ایران توسط کنگره جهانی اتحادیه‌های کارگری، تنها رسوایی این نهاد و دست‌اندرکاران آن را در مقابل چشم کارگران تحت ستم و مبارز ایران به نمایش می‌گذارد.

بدون شک، نهادهایی همچون کنگره جهانی اتحادیه‌های کارگری نمی‌توانند ادعا کنند که از آن‌چه بر کارگران ایران تحت سلطه رژیم جمهوری اسلامی می‌گذرد، غیر مطلع هستند (چرا که در این صورت وجود خود را به مثابه گویا یک نهاد کارگری جهانی زیر سئوال می‌برند). اساسا با توجه به این واقعیت که سال‌هاست که کوس رسوایی جمهوری اسلامی به عنوان یکی از مراکز اصلی بنیادگرایی اسلامی در جهان و یکی از مراکز اصلی اشاعه تروریسم در منطقه و به این اعتبار یکی از دشمنان قسم خورده کارگران ایران و منطقه، در همه جهان نواخته شده است و با در نظر گرفتن این واقعیت که اخبار مبارزات روزانه کارگران ایران و سرکوب وحشیانه این مبارزات و بازداشت روزانه فعالین کارگری بر کسی پوشیده نیست، این نهاد نیز از ظلم و ستم و سرکوب‌های جمهوری اسلامی و خانه کارگرش علیه جمهوری اسلامی به خوبی مطلع می‌باشد. در نتیجه انتخاب دبیر کل خانه کارگر جمهوری اسلامی به عنوان نایب رئیس فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری، بیانگر زد و بند این نهاد با رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و سرمایه‌داران حاکم بر کشور ماست و همین امر خود ماهیت ضد کارگری کنگره جهانی اتحادیه‌های کارگری را نیز برای کارگران ایران افشا می‌سازد.
جالب است که خبرگزاری کار ایران در شرایطی به پخش خبر فوق مبادرت نموده که در اواسط اردیبهشت‌ماه (۱۴۰۱) خامنه‌ای جنایتکار، یعنی راس دیکتاتوری حاکم در جمع نمایندگان تشکل‌های رژیم ساخته در محیط‌های کارگری، بی هیچ پرده‌پوشی و با وقاحت تمام از “به خاک مالیدن بینی” کارگران گرسنه معترض و مبارز سخن گفت. او سرکوبگری‌های خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار در دهه شصت را به یاد مزدورانش آورد و از آنها خواست که همان گونه که در دهه شصت مبارزات کارگرانی که در بستر انقلاب سال‌های ۵۷-۵۶ شوراهای کارگری برای خود شکل داده بودند را با وحشیگری تمام به خاک و خون کشیدند، امروز هم که مبارزات روزمره طبقه کارگر گرسنه و به جان آمده، حیات جمهوری اسلامی را به خطر انداخته است، باز چنین کنند.

واقعیت این است که “خانه کارگر” جمهوری اسلامی از همان دهه شصت نقش بزرگی در سرکوب مبارزات کارگران ایران داشته و تشکلی ایدئولوژیک و اسلامی می‌باشد که هیچ ربطی به کارگرانی که با ایده‌ها و باورهای گوناگون در زیر یک سقف توسط سرمایه‌داران استثمار می‌شوند و به همین دلیل هم درد مشترکی دارند نداشته و ندارد. این نهاد نه تنها هیچ ربطی به کارگران و فعالین کارگری که برای تحقق مطالبات کارگران روزانه در حال جدال با سرمایه‌داران و رژیم حافظ منافع آنها یعنی جمهوری اسلامی می‌باشند، ندارد بلکه بر عکس یکی از ابزارهای سرکوب کارگران در دیکتاتوری جمهوری اسلامی بوده و می‌باشد، تا آن‌جا که یکی از اقدامات ضد کارگری چه خانه کارگر و چه شوراهای اسلامی شناسایی کارگران مبارز و معرفی آنها به نهادهای سرکوب و همکاری بی‌شائبه آنان با مدیریت کارخانه‌ها جهت پیشبرد سیاست‌های سرمایه‌داران و رژیم حامی آنها جمهوری اسلامی بوده و می‌باشد.
البته برای کسانی که با شرایط زندگی و مبارزه کارگران ایران اندک آشنایی دارند مثل روز روشن است که “خانه کارگر” و “شوراهای اسلامی کار” نه نهادهای کارگری بلکه برعکس نهادهایی ضد کارگری می‌باشند که همواره در جهت سرکوب کارگران حرکت کرده و به همین خاطر هم در تمام این سال‌ها آماج مبارزات کارگران قرار داشته و اساسا مبارزات کارگران بدون مرزبندی با این نهادهای رژیم ساخته قادر به حرکت مستقل نبوده و نیستند.
اتفاقا درست با آگاهی به واقعیت فوق، بر کارگران آگاه و مبارز پوشیده نیست که اگر خواهان رسیدن به مطالبات خود هستند چاره‌ای جز این ندارند که نهادهای رژیم‌ساخته در محیط‌های کارگری را آماج حملات و ضربات خود قرار دهند.

تجربه نشان داده که شرط موفقیت مبارزات کارگران کوتاه کردن دست تشکل‌های رژیم‌ساخته در محیط‌های کارگری و حفظ استقلال خود از نفوذ چنین نهادهای ضد کارگری در امور کارگران می‌باشد. با نگاهی به برآمدهای کارگری در این سال‌ها به روشنی می‌توان دید که در اکثر مبارزات و اعتراضات کارگری، کارگران علیه دست‌اندرکاران و مسئولین این نهادها بوده و بدون ارتباط با آنها به مبارزات خود ادامه می‌دهند. این نهادها در نزد کارگران مبارز به عنوان ابزار سرکوب مبارزات کارگران شناخته شده و با این دید با آنها برخورد می‌شود. بی دلیل نیست که یکی از مطالبات کارگران ایران ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری بوده و می‌باشد که البته شکل‌گیری آنها خود مستلزم شرایطی است که با نفس وجود دیکتاتوری لجام گسیخته حاکم در تعارض می‌باشد. به همین دلیل هم کارگران مبارز ما برای رسیدن به چنین تشکل‌هایی باید نابودی جمهوری اسلامی را آماج مبارزات خود قرار دهند.

امروز بر هیچ کارگری پوشیده نیست که علیرضا محجوب، دبیر کل خانه کارگر یکی از سرسپردگان جمهوری اسلامی و سرکوبگران مبارزات کارگری می‌باشد. تمام عملکردهای او در راس خانه کارگر ستیز موسوم به “خانه کارگر” نه گشودن کوچک‌ترین گرهی از مشکلات کارگران که بر عکس تسهیل سیاست‌های ضد کارگری سرمایه‌داران و رژیم جمهوری اسلامی علیه کارگران، سرکوب کارگران و به محاق کشیدن خواست‌های کارگران در جهت منافع سرمایه‌داران حاکم است. رییس خانه کارگر جمهوری اسلامی و اکنون نایب رییس فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری در همین چهارچوب همواره نقش بزرگی درسرکوب مبارزات کارگران ایران و فریب کارگران دنیا داشته و خود و “خانه کارگر”‌ش نه نماینده کارگران ایران بلکه مانع بزرگی بر سر پیشروی مبارزات آنها بوده و می‌باشند. بنابراین کارگران ایران انتخاب وی را به عنوان نایب رئیس این فدراسیون توهینی نسبت به خود تلقی کرده و این اقدام کنگره جهانی اتحادیه‌های کارگری را  به عنوان یک اقدام ضد کارگری شدیدا محکوم می‌کنند.

متن کامل با فرمت پی دی اف