در پی اعلام مرگ آرمیتا گراوند، دختر نوجوان ۱۶ سالهای که در روز نهم مهرماه ۱۴۰۲، توسط یکی از مزدوران حجاببان مستقر در متروی شهدای تهران در جریان درگیری به خاطر حجاب اجباری رخ داد، موجی از نفرت عمومی علیه حکومت جامعه را فرا گرفت و بار دیگر چهره رسوای جنایتکار این رژیم زنستیز را بر همگان هرچه بیشتر آشکار ساخت.
این رویداد دردناک یعنی جان باختن یک نوجوان شجاع که تنها “گناهش” عدم قبول حجاب اجباری بود، یکبار دیگر به متوهمین این رژیم جنایتپیشه ثابت کرد که جمهوری اسلامی، هرگز و در هیچ شرایطی قابلیت اصلاحپذیری نداشته و همواره در جهت مقابل مردم ستمدیده و کارد به استخوان رسیدهی ایران قرار گرفته است. این رژیم جنایتکار تنها در بستر یک انقلاب تودهای و قهرآمیز سرنگون خواهد شد.
واقعیت این است که حیات و هستی این رژیم ضد مردمی و فاسد با حفظ منافع امپریالیسم و سرمایهداران حاکم گره خورده و هرگونه سرکوب تودهها که کشتن آرمیتا تنها یک نمونه کوچک آن است از طرف این رژیم، عمق بیحد دیکتاتوری عریانی را که همواره در جهت حفظ منافع سرمایهداران میباشد، نمایان میسازد.
آرمیتا گراوند پس از درگیری لفظی با مامور حجاببان مستقر در متروی “شهدای تهران” مورد حمله این مزدور قرار گرفته و پس از برخورد سرش با میله درون واگن مترو از حال رفت و بیهوش نقش بر زمین شد. وی توسط اورژانس تهران به بیمارستان فجر منتقل شد. این دختر نوجوان به دلیل شدت صدمهای که دیده بود به کما رفت و چندی پس از آن مرگ مغزی وی توسط پزشکان تایید شد. اما جمهوری اسلامی هراسان از خشم و عکس العمل مردم، خبر مرگ مغزی آرمیتا را فریبکارانه به شدت تکذیب نمود و کوشید با تحت فشار قرار دادن پدر و مادر این دختر نوجوان این طور جلوه دهد که گویا ماموران مزدور رژیم موسوم به حجاببان هیچگونه تعرض و درگیریای با آرمیتا نداشتهاند. با این سناریو، دستاندرکاران جمهوری اسلامی کوشیدند خشم و نفرت مردم نسبت به این قتل حکومتی را کاهش داده یا از بین ببرند. در حالی که چنین سناریوهایی از طرف این رژیم سرکوبگر برای اذهان عمومی کاملا مشخص است و اتفاقا خود همین امر موجب خشم و نفرت هرچه بیشتر همه انسانهای آزادیخواه از این رژیم شده است.
با توجه به تهدیدهای نیروهای امنیتی و شدت فشارهای رژیم بر خانواده داغدیده آرمیتا، اعضای خانواده که در شرایط وحشتناک روحی و روانی به سر میبردند امکان آن را نیافتند که در مورد واقعیت آنچه بر سر جگرگوشهی خود آمده کلمهای بر زبان آورند.
حقیقت این است که رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی در شرایطی که با بحران همه جانبهای دست به گریبان میباشد، به دلیل نگرانی از وقوع شورش احتمالی تودهها با تمام توان مانع از اعلام خبر قتل آرمیتای نوجوان شد و با وقفه در اعلام این خبر، مزورانه در پی خریدن زمان برای کنترل بر اوضاع جاری گردید. اما چهره جنایتکار این رژیم برای همگان روشن است و همین آگاهی و خشم و نفرت بیکران مردم از شرایط ظالمانه حاکم بر جامعه اندک تردیدی باقی نمیگذارد که کاخ ستم و استثمار تودههای زحمتکش همواره پابرجا نخواهد ماند و دیر یا زود بر سر همه سردمداران و جیرهخواران این رژیم زنستیز و کودککش ویران خواهد شد.
آزادی زن، آزادی جامعه است!
مرگ بر حکومت بچهکش!
نابود باد امپریالیسم و مزدوران رنگارنگش!
جمهوری اسلامی با هر جناح و دسته نابود باید گردد!
چریکهای فدایی خلق ایران
۷ آبان ۱۴۰۲، برابر با ۲۹ اکتبر ۲۰۲۳
از همین دسته
مسیری که برای سوسیالیسم در روسیه طی شد! (۳)
سوریه جنگی که ماسکها در آن به کنار زده شد!
شعار تودهها در سوریه: “نه به جولانی، نه به اسد، ما می خواهیم کشورمان را بسازیم!”