بنا به گزارشات منتشره در شامگاه یکشنبه ۲۳ مهر ماه ۱۴۰۳، مرزبانان رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی در منطقه سراوان در استان سیستان و بلوچستان، بیرحمانه به سوی یک گروه بزرگ پناهجویان افغان که در مرز “کله گان” در حال ورود به خاک ایران بودند، آتش گشودند و ۲۶۰ تن از آنان را وحشیانه به قتل رساندند و تعداد دیگری را نیز مجروح کردند.
این جنایت وحشتناک قلب هر انسان آزادیخواه را به درد آورده و صفحه دیگری بر کارنامه سیاه جنایات جمهوری اسلامی علیه تودهها و بهویژه علیه مردم افغانستان اضافه کرده است. با توجه به عمق وحشیگریای که در این جنایت نهفته است و با توجه به نفرتی که این فاجعه در افکار عمومی نسبت به رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی برانگیخته است، مقامات حکومت به دست و پا افتاده و با رسوایی تمام به تکذیب اخبار مربوط به این فاجعه پرداختهاند. از جمله حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه ایران در امور افغانستان بیشرمانه این جنایت را انکار کرده و آن را تلاشی از سوی رسانهها برای “دروغآفرینی” عنوان کرده است. وی مدعی شده: نتیجه پیگیریهای مستقیم از منابع معتبر نشان میدهد که اخبار مربوط به جان باختن دهها اتباع غیر قانونی در مرز سراوان صحت ندارد. این فریبکاری رسوا در شرایطیست که فیلمهای متعددی از قربانیان این جنایت در سطح شبکههای اجتماعی در حال دست به دست شدن است، تعدادی از زخمیهای این فاجعه توسط سوختبران به بیمارستانهای شهرهای ایران انتقال یافتهاند و مراجع بینالمللی خواهان تحقیقات مستقل و توضیح مقامات رژیم جمهوری اسلامی گشتهاند.
قتلعام شدگان از زمره هزاران تن از پناهجویان محروم افغان هستند که در شرایط سلطه سیاه امپریالیستها و دارودسته مزدور طالبان بر افغانستان از فرط فقر و بیکاری، گرانی، گرسنگی و فقدان ابتداییترین حقوق انسانی از این کشور گریخته و به امید یافتن سرپناه، کار، امنیت و یک زندگی شرافتمندانه به ایران وارد شده و یا از آن به عنوان یک مسیر ترانزیت برای رسیدن به ترکیه و اروپا استفاده میکنند.
فاجعه قتل عام پناهجویان و مهاجران افغان در مرز ایران نه اولین جنایت ضد خلقی رژیم جمهوری اسلامی علیه پناهجویان و پناهندگان افغانستان بوده و نه آخرین آن خواهد بود. جمهوری اسلامی در راستای پیشبرد فرامین امپریالیستها در منطقه در طول ۴۵ سال گذشته با دخالتهای ضد انقلابی رنگارنگ مستقیم و غیر مستقیم در امور افغانستان از جمله حمایت و تسلیح دارودستههای مرتجع اسلامی و همین دارودسته وحشی طالبان یکی از دشمنان قسم خورده مردم افغانستان بوده است. بیهوده نیست که یکی از شعارهای جنبش تودهای سال ۱۴۰۱ در شهرهای ایران در حمایت از خواهران و برادران افغان خود “از کابل تا تهران، مرگ بر طالبان” بود.
در طول این چهل و پنج سال، پناهجویان و مهاجران افغان که برای نجات جان خود و خانوادههایشان به ایران پناه بردهاند، منبعی از نیروی کار ارزان برای استثمار توسط سرمایهداران زالوصفت بودهاند. آنها در ایران نیز تحت ستم مضاعف اقتصادی و اجتماعی قرار داشته و در طول سالهای جنگ ضد خلقی ایران و عراق و یا دخالتهای این رژیم در لبنان و سوریه و فلسطین و … از آنها به عنوان گوشت دم توپ ماشین جنگی جمهوری اسلامی استفاده شده است. علاوه بر آن پناهجویان و مهاجرین افغان به طور سیستماتیک قربانی سیاستهای پناهنده و افغانستیز جمهوری اسلامی در کشور ما بوده و حکومت در جریان بحرانهای اقتصادی خود همواره با تبلیغ و انتشار افکار نژادپرستانه و فاشیستی و افغانستیز در میان قشری از عقبماندهترین تودهها و مزدوران خود، به حمله به خانه و کاشانه افغانهای بیگناه و زحمتکش و دستگیر کردن و ضرب و شتم و شکنجه و زندانی کردن و کشتن آنها پرداخته است. تمام اینها در شرایطی اتفاق میافتند که جمهوری اسلامی در طول چند دهه گذشته با ادعای میزبانی از میلیونها پناهجوی افغان در ایران و تامین نیازهای آنها مبالغ سرسامآوری بودجه از سازمان ملل و آژانسهای مربوطه دریافت کرده و به جیب زدهاست.
فاجعه اخیر قتل عام افغانها در مرز توسط نیروهای مسلح جنایتکار جمهوری اسلامی، نه تنها چهره سرکوبگر این رژیم را با عریانی تمام به نمایش میگذارد بلکه نشان میدهد که تودههای تحت ستم ایران و افغانستان در مبارزه برای رسیدن به نان، کار، آزادی و استقلال، دارای دشمنان مشترک بوده و در پیکار علیه دشمنانشان یعنی امپریالیسم و وابستگانش در هر دو کشور در یک جبهه میجنگند.
چریکهای فدائی خلق ایران ضمن محکوم کردن فاجعه کشتار پناهجویان افغان توسط حکومت جمهوری اسلامی بر این باورند که برای رهایی از این مصائب راهی جز مبارزه برای سرنگونی رژیم ددمنش جمهوری اسلامی و محو سلطه امپریالیستی در تمام اشکال آن وجود ندارد.
نابود باد امپریالیسم و وابستگانش در افغانستان و ایران!
هر چه مستحکمتر باد پیوند مبارزاتی خلقهای تحت ستم افغانستان و ایران!
چریکهای فدائی خلق ایران
۲۷ مهر ماه ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ اکتبر ۲۰۲۴
از همین دسته
حماس و بنیادگرائی اسلامی ابزاری در دست امپریالیسم (*)
به یاد فراموش نشدنی جان های شیفته دهه ۶۰
بیانیه مرکز هاندالا در پشتیبانی از یک زندانی سیاسی فلسطینی