به نقل از ماهنامه کارگری، ارگان کارگری چریکهای فدایی خلق ایران
شماره ۱۲۷، پانزدهم شهریورماه ۱۴۰۳
چریک فدایی خلق رفیق محمود نمازی در سال ۱۳۲۸ در بهبهان واقع در استان خوزستان چشم به جهان گشود. او تحصیلات دبیرستانی خود را در دبیرستان هدف در تهران انجام داد و با توجه به هوش بالای خود در سال تحصیلی ۴۵-۴۶ در دبیرستان هدف شماره یک در رشته ریاضی رتبه اول شد. پس از اخذ دیپلم در آزمون کنکور شرکت کرد و در دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد. ورود رفیق نمازی به دانشگاه در نیمه دوم دهه چهل در شرایطی بود که فضای سیاسی در دانشگاهها علیه رژیم شاه بسیار فعال و پر جوش و خروش بود. وجود چنین جو سیاسی باعث آن بود که خیلی از دانشجویان به محض ورود به دانشگاه وارد فعاليتهای صنفی-سیاسی شوند. آنها میکوشیدند از امکانات دانشگاه و فضای سیاسی موجود جهت ارتقا آگاهی سیاسی خود سود جویند. برخی از آنها همچنین با تلاش جهت دستیابی به آموزشهای سیاسی و انقلابی وظیفه خود میدانستند تا مشعل این آگاهی را به میان کل جامعه ببرند.
رفیق محمود در فضایی وارد دانشکده فنی شد که فضای سیاسی خیلی فعالی بر آن حاکم بود و گرایش به چپ و سوسیالیسم در آن دست بالا را داشت. در چنین فضایی رفیق محمود نیز ضمن تماس با فعالین سیاسی پرورش یافت و نقش هر چه فعالتری در مبارزات دانشجویی آن زمان پیدا کرد. وی در جریان مبارزات دانشجویی آگاهی انقلابی خود را ارتقا داد و توانست روابط گستردهای با فعالین سیاسی برقرار کند. روشن است که این مبارزات و تلاشها با توجه به دیکتاتوری حاکم طبیعتا با سرکوب ساواک جهنمی مواجه شده و فعالین دانشجویی در بیشتر مواقع دستگیر و اگر محکومیت هم پیدا نمیکردند برای تنبیه به سربازی فرستاده میشدند.
در سال ۱۳۴۹ با رستاخیز سیاهکل و آغاز جنبش مسلحانه بر زمینه فضای سیاسی موجود در دانشگاهها، جنبش دانشجویی با رادیکالترین شعارها به حمایت از جنبش مسلحانه برخاست. در همین راستا در تظاهراتهای پر شکوه اردیبهشت سال پنجاه _سالی که با توجه به عملیات متهورانه شهری چریکهای فدایی خلق و درگیریهای قهرمانانه آنان با نیروهای مسلح رژیم شاه، زنگ بزرگ خون به صدا در آمده بود_ دانشجویان انقلابی به ندای این جنبش پاسخ دادند، به طوری که پس از اعدام انقلابی فرسیو، رییس دادرسی ارتش که حکم به اعدام سیزده تن از انقلابیون جنگل داده بود، فریاد “فرسیو مرگت مبارک!” در اکثر دانشگاهها فریاد زده شد. بدون شک چنین حمایتی از جنبش مسلحانه که نابودی نظم ظالمانه حاکم و دیکتاتوری لجامگسیخته ذاتی آن را هدف خود اعلام نموده بود نمیتوانست با عکس العمل ساواک این دستگاه جهنمی سرکوب رژیم وابسته به امپریالیسم شاه مواجه نشود. به همین دلیل هم به دنبال این تظاهرات بسیاری از دانشجویان دستگیر و زندانی شدند و یا به سربازی فرستاده شدند.
رفیق محمود نیز از جمله دانشجویان مبارزی بود که طی دوران تحصیلش از سرکوب قدرت دولتی بی نصیب نماند. در این دوره او دستگیری و زندان را تجربه کرد.
در اواخر سال ۱۳۵۳ رفیق محمود که یکی از فعالین شناخته شده دانشجویی در دانشکده فنی بود همراه با تعدادی از دانشجویان دیگر در ارتباط با سازمان چريکهای فدایی خلق قرار گرفتند. این رفقا در شرایطی که هنوز زندگی مخفی را شروع نکرده بودند در یک تیم آموزشی در قزوین سازمان داده شدند که مسئولیت این تیم بر عهده یکی از فرماندهان نظامی سازمان یعنی رفیق خشایار سنجری قرار داشت. متاسفانه هنوز مدت کوتاهی از تشکیل این تیم نگذشته بود که این رفقا با توجه به این واقعیت که هنوز کاملا مخفی نشده و از فعالین دانشجویی و افرادی شناخته شده بودند، در تور ساواک قرار گرفته و ساواک با تعقیب آنها به پایگاه چريکهای فدایی خلق در قزوین دست یافت. در اواخر فروردین سال ۱۳۵۴، ساواک این پایگاه را مورد حمله قرار داد. در جریان این حمله رفیق خشایار سنجری که تنها فرد مسلح در آن پایگاه بود به طور مسلحانه با نیروهای ساواک درگیر شد و در جریان این درگیری به شهادت رسید. سه رفیق دیگر دستگیر شدند.
با این که برای ساواک مسجل بود که این سه تن تازه در ارتباط با سازمان قرار گرفته و در مراحل آموزشی قرار دارند و حتی هنوز مسلح نشده بودند، آنها را زیر شدیدترین شکنجهها قرار داد. ماموران شکنجهگر ساواک رفقا محمود نمازی و منصور فرشیدی را در زیر شکنجه کشتند. به این امر یکی از سر بازجویان ساواک به نام تهرانی (بهمن نادریپور) بعد از قیام بهمن در دادگاهی که برایش تشکل داده بودند، اعتراف نمود. در شرایط بعد از قیام بهمن که به قدرت انقلاب تودهها فضای نسبتا باز سیاسی به وجود آمده بود، با تلاش نیروهای چپ برای خیلی از شهدا در قطعه ۳۳ بهشت زهرا سنگ قبر گذاشته شد.
بنا بر اطلاعات آن زمان تاریخ شهادت این دو رفیق ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۴ اعلام شد.
واقعیت این بود که از اواخر سال ۵۳ و در طی سال ۵۴، شکنجههای ساواک ابعادی بسیار شدیدتر از گذشته پیدا نموده بود. حتی تهرانی سر شکنجهگر ساواک اعتراف نمود که “از سال ۵۴ به بعد شاه دستور داده بود مبارزان در خارج از کمیته مشترک و در درگیری کشته شوند”. بر همین اساس این دستگاه جهنمی از آن سال به بعد خیلی از انقلابیون را در زیر شکنجه به شهادت میرساند و سپس اعلام میکرد که آنها در درگیری کشته شدهاند. شهادت رفیق محمود نمازی به مثابه یکی از رزمندگان کمونیست مرتبط با چريکهای فدایی خلق در چنین اوضاعی صورت گرفت. او با مقاومت در مقابل شکنجه، جان در راه تحقق آرمانهای انقلابی خود و امر رهایی کارگران گذاشت.
یاد رفیق محمود نمازی گرامی و راهش پر رهرو باد!
از همین دسته
درباره زندگی چریک فدایی خلق، رفیق فریده غروی
درباره زندگی چریک فدایی خلق، رفیق علی بُرنشان
درباره زندگی چریک فدایی خلق، رفیق مصطفی حسنپور