در اولین ساعات روز شنبه ۱۲ آپریل با پرتاب صدها پهباد و موشک از سوی جمهوری اسلامی به طرف اسراییل که در پاسخ به حمله دولت نتانیاهو به اماکن دیپلماتیک رژیم در سوریه انجام گرفت، حجم وسیعی از تبلیغات جنگی تمامی رسانههای دنیا را فرا گرفت و فضای ناامنی و هراس ناشی از گسترش شعلههای یک جنگ خانمانسوز هر چه بیشتر بر زندگی مشقت بار میلیونها تن از تودههای ستمدیده، نه تنها در ایران بلکه در کل منطقه خاورمیانه سایه افکند.
سران جمهوری اسلامی این عملیات موشکپراکنی را “وعده راستین” نامیدند که با موجی از تبلیغات فریبکارانهی حکومتی تحت عنوان تصمیم برای پاسخ “قاطع” و ویرانکننده به تجاوزات اسراییل همراه بود. اما رویدادهای متعاقب این عملیات نشان داد که “وعده راستین” یعنی “تنبیه” و “پاسخ کوبنده” به اسراییل همانند تمام وعدههای دیگر رژیم جمهوری اسلامی در ۴۵ سال اخیر تا چه حد پوچ، توخالی و در این مورد حتی مضحک و رسوا بود. چرا که به دنبال خبر آغاز این به اصطلاح عملیات، معلوم شد که سران حکومت همچون عملیات به اصطلاح انتقام از قاتلین سردار سلیمانی که توسط نیروهای آمریکایی انجام شد با رسوایی تمام قبل از شلیک، به مقامات آمریکایی و بالطبع اسراییلی در مورد به اصطلاح این عملیات نظامی “بی سابقه” خود و اهدافشان اطلاعرسانی کرده بودند. به این ترتیب بود که مردم ایران و جهان شاهد یک بدعتگذاری جنگی جدید رژیم در میدانهای “جنگ با آمریکا و اسراییل” هم شدند. این رسوایی تا بدان حد بود که مقامات دولت اسراییل در مواجهه با موج سوالات و گزارشات روزنامههای غرب در رابطه با سخنان وزیر خارجه جمهوری اسلامی مجبور شدند به رسانهی “العربیه” اعلام کنند که اینکه ایران “ماهیت و زمان واکنش خود را به ما اطلاع داده نه تایید و نه تکذیب میکنیم”.
از سوی دیگر در حالی که رسانههای حکومتی با فریبکاری تمام ضمن بازی با شعور مخاطبان خود با نمایش صحنههای آتشسوزی در تگزاس آمریکا و سایر محصولات فتوشاپی خود از انهدام دهها مرکز نظامی و مقر و تاسیسات جنگی اسراییل دم زده و لاف میزدند، معلوم شد که نیروی هوایی اسراییل و آمریکا و انگلیس و فرانسه و اردن و سایر اعوان و انصارشان ۹۹ درصد موشکها و پهبادهای جمهوری اسلامی که صدها میلیون دلار از جیب مردم زحمتکش ما صرف تهیه آنها شده بود را پیش از رسیدن به مقصد سرنگون کردند و این “عملیات بیسابقه” بدون ریختن خون از دماغ “دشمن” پایان یافت. سران جمهوری اسلامی نیز در این معرکهگیری چند ساعت بعد سریعا اعلام کردند که از نظر آنها مسألهی حملهی “تلافیجویانه” به اسراییل “پایان” یافته است.
اما مسألهی اصلی در این رویداد، نه ادعاهای پوچ مقامات و نه ظواهر اقدام آنها و نه جنبههای به ویژه کمدی این موشکپراکنی هستند که در عمل به موجی از تمسخر و رسوایی علیه “تاکتیکهای جنگی” جمهوری اسلامی در افکار عمومی نیز دامن زده است؛ بلکه موشکپراکنی جمهوری اسلامی در پاسخ به حمله اسراییل به دفاتر دیپلماتیکاش در سوریه در شرایطی اتفاق می.افتد که صهیونیستهای حاکم بر اسراییل به دلیل نسلکشی مردم غزه و ابعاد جنایات آن و همچنین حامیان امپریالیستاش از آمریکا و فرانسه گرفته تا انگلیس و اتحادیه اروپا به دلیل تایید دولت نتانیاهو و حمایتهای همهجانبهی خود از جانیان صهیونیست، به شدت در سطح افکار عمومی مردم دنیا مورد تنفر قرار داشته و منزوی شده و تحت فشار بودند. موشکپراکنی از قبل اعلام شدهی رژیم جمهوری اسلامی به سوی اسراییل در خدمت تغییر چهرهی منفور و کودککش صهیونیستها به چهرهی یک قربانی و مورد ظلم تروریسم جمهوری اسلامی قرار گرفت و برای تمامی قدرتهای ضد مردمی و ضد انقلابیون جهانی حامی قاتلین حاکم بر اسراییل فضای تنفسی هر چند موقت ولی جدید به وجود آورد. درست به دنبال این عملیات مضحک سران جمهوری اسلامی است که بار دیگر بسیاری از دولتهای جهان با محکوم کردن موشکپراکنی جمهوری اسلامی در پشت دولت نتانیاهو صف کشیده و از سیاست خود برای حفظ و پشتیبانی از این دولت اشغالگر و قاتلین خلق فلسطین داد سخن میدهند.
موشکپراکنی مضحک رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی همچنین خدمت بزرگ دیگری به قدرتهای امپریالیستی و فاشیستترین محافل جنگطلب آن بود که از هر بهانهای برای تشدید ناامنی، بحرانافروزی و گسترش جنگ به منظور تداوم رونق کار و بار انحصارات نظامی و جنگی استفاده میکنند. اکنون صدای این نیروهای فاشیست امپریالیستی با طنین بلندتری از دهان صهیونیستهای اسراییلی و همتایانشان یعنی جمهوری اسلامی در تهران به گوش میرسد که هر یک در توجیه ضرورت برپایی یک جنگ تمام عیار به عربدهکشی و جادهصافکنی برای سرمایهداران جنگطلب جهانی و رونق دادن به تجارت مرگ در سیطرهی آنان مشغولند.
به دنبال این موشکپرانیست که پای تصویب سریع یک بسته ۱۴ میلیارد دلاری کمکهای بیشتر به اسراییل و وعده تامین سلاح بیشتر برای این رژیم اشغالگر و آدمکش در مجلس آمریکا به میان آمده است.
رژیم جمهوری اسلامی این سگ زنجیری امپریالیسم با نمایش موشکپراکنی به اسراییل و تبلیغات گسترده جهانی در این رابطه همچنین کوشیده است تا چهرهی آبروباخته و ضد انقلابی خود را با گرفتن پُز نخنما شدهی “ضد امپریالیستی” و “ضد صهیونیستی”، وصلهپینه نموده و انرژی و پتانسیل مبارزاتی مردم آزادیخواه و حقیقتا ضد امپریالیست در سراسر دنیا و به ویژه خاورمیانه را در زیر پرچم فریبکارانهی “ضد آمریکایی” و”ضد اسراییلی” خویش به هرز ببرد. اما این رژیم که به رغم تمام عربدههای “ضد صهیونیستی” و “فلسطیندوستی” خود هیچ اقدامی در جلوگیری از نسلکشی مردم غزه به عمل نیاورد، اکنون نمیتواند با پرتاب صدها موشکی که نرسیده به مقصد به آهنپاره و عاملی برای نمایش “پیروزی” اسراییل و “قربانی” بودن دولت تبهکار نتانیاهو تبدیل گشتند، ادعای دفاع از مردم غزه را بکند.
بدون شک آینده، اهداف و سیاستهای پشت سر این موشکپراکنی را بیشتر و واضحتر به همگان نشان خواهد داد. در حال حاضر رژیم غرق در بحران و شدیدا مورد تنفر تودهها از این امر علاوه بر مصارف خارجی تحت عنوان جنگ با دشمن، در عرصه داخلی جهت تشدید خفقان و سرکوب تودهها و جنبشهای اعتراضی آنان استفاده میکند. اما یک چیز روشن است و آن اینکه موشکهای پرتاب شده گرچه در آسمان نابود گشتند و گزندی به دشمنان مردم فلسطین نرساندند اما نابودی آنها در آسمان در خدمت پیشبرد سیاستهای ضد انقلابی امپریالیستها و صهیونیستها و رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی در روی زمین قرار گرفته است.
مرگ بر امپریالیسم و سگهای زنجیریاش!
زنده باد مبارزات حقطلبانهی خلق فلسطین علیه امپریالیسم و صهیونیستهای اشغالگر!
جمهوری اسلامی، ماحصل گوادلوپ ننگت باد! مرگت باد!
پیروز باد انقلاب! زنده باد سوسیالیسم!
با ایمان به پیروزی راهمان!
چریکهای فدایی خلق ایران
۲۸ فروردین ۱۴۰۳ برابر با ۱۶ آپریل ۲۰۲۴
از همین دسته
سوریه جنگی که ماسکها در آن به کنار زده شد!
شعار تودهها در سوریه: “نه به جولانی، نه به اسد، ما می خواهیم کشورمان را بسازیم!”
قانون”حجاب و عفاف” و ضرورت نابودی جمهوری اسلامی!