کارگران جهان امسال روز جهانی خود را در شرایطی پاس میدارند که جنگ امپریالیستی اوکراین سایهی اهریمنی خود را بر همه کشورها گسترده است. به دلیل این جنگ قیمت کالاهای مورد نیاز کارگران و ستمدیدگان سیر صعودی پیدا نموده و در برخی از کشورها گاه حتی جدا از گرانی، اقلام اساسی مورد نیاز مردم نیز کمیاب شدهاند.
سیاستهای تحریمی ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا علیه امپریالیسم روسیه در جریان این جنگ غیر عادلانه شرایطی را سبب شده که تقریبا در همه کشورها با افزایش قیمت سوخت، گرانی در ابعادی هر چه گستردهتر حیات کارگران را مورد تهاجم قرار داده است.
این جنگ که در تقابل منافع دو بلوک امپریالیستی شکل گرفته است علاوه بر همه کشتارهای فاجعهبار و مصیبتهایی که در اوکراین به وجود آورده و علاوه بر تاثیرات مخربی که به لحاظ اقتصادی روی زندگی کارگران و طبقات پایین در کشورهای اروپایی به جا گذاشته، در دست امپریالیستها به دستاویزی جهت محدود کردن هر چه بیشتر اعتراضات و مبارزات کارگران علیه نظام سرمایهداری نیز تبدیل شده است. با این حال آنچه امروز به صورت برجسته جلب توجه میکند رشد مبارزات کارگری در اقصی نقاط جهان از یک طرف و بروز آگاهیهای والا در این مبارزات میباشد.
شاهدیم که پیشروان طبقه کارگر در رابطه با جنگ در اوکراین بر این امر اشراف دارند که این جنگ در تقابل با منافع و مصالح آنها میباشد. تجلی این آگاهی را میتوان در تلاش کارگران در جلوگیری از ارسال تجهیزات نظامی به اوکراین به طور مشخص در ایتالیا و یونان و اعلام همبستگی معترضین چپ در نقاط مختلف با کارگران روسیه و اوکراین مشاهده نمود.
در ایتالیا کارگران فرودگاه پیزا گالیله از بارگیری یک هواپیما که تحت نام “کمکهای بشر دوستانه” قصد حمل سلاح را داشت خودداری نموده و نماینده اتحادیه کارگران اعلام کرد که به دلیل وجود اسلحه در محموله بار، کارگران از بارگیری هواپیما جلوگیری نمودهاند. در یونان نیز کارگران اداره راه آهن یونان در تسالونیکی از انتقال تانکهای آمریکایی و ناتو به الکساندروپولی، بندری در شمال کشور خودداری کردند. به دنبال این اعتراض، اتحادیههای کارگری یونان مداخله کرده و اعلام کردند که خواستار آن هستند که از انبارهای راه آهن این کشور “برای انتقال زرادخانه آمریکا و ناتو به کشورهای همسایه” استفاده نشود. این واقعیات از یک طرف تقابل این جنگ ضد مردمی با منافع کارگران و از طرف دیگر آگاهی کارگران پیشرو نسبت به آن را به نمایش میگذارد.
جدا از سایه شوم این جنگ ارتجاعی، کارگران امسال در شرایطی به پیشواز روز جهانی خود میروند که بخش بزرگی از این طبقه جهانی به خصوص در کشورهای تحت سلطهای نظیر ایران در زیر بار سلطه دیکتاتوریهای عریان حتی از آزادی برگزاری آزادانه جشن روز جهانی خود محروماند.
در ایران رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی که با توسل به حربهی اخراج و شلاق و زندان هر حرکت مستقل کارگری را سرکوب کرده و امکان سازمانیابی را از کارگران سلب نموده است از برگزاری آزادانه جشن اول ماه مه، روز کارگر نیز جلوگیری میکند.
به دلیل سلطه دیکتاتوری در ایران که حاصل سیستم سرمایهداری وابسته در جامعه ما میباشد با وجود گسترش روزمره مبارزات کارگری، پراکندگی صفوف کارگران یکی از بارزترین خصوصیات مبارزات کارگری در جامعه ماست. این واقعیت و دفاع آشکار و بیشرمانه حکومت کارگر ستیز جمهوری اسلامی از سرمایهداران زالوصفت به این طبقه انگل امکان استثمار بسیار وحشیانه کارگران را داده است به طوری که آنها حتی از پرداخت به موقع دستمزد بخور و نمیر کارگران خودداری میکنند و به همین دلیل هم امروز در اکثر واحدهای تولیدی و خدماتی، کارگران ایران با معضلی به نام “حقوقهای معوقه” مواجه هستند.
بنابراین در شرایطی که حقوق کارگران برای ماههای متمادی پرداخت نشده، بیشترین انرژی کارگران مبارز در اعتراضات و مبارزات خود علیه سرمایهداران و شرایط غیر انسانی که برای کارگران به وجود آوردهاند، صرف دریافت حقوقهای معوقه میگردد.
پراکندگی صفوف کارگران، عدم برخورداری آنان حتی از یک تشکل صنفی و فقدان یک سازمان کمونیستی مدافع منافع طبقه کارگر، به طور طبیعی توازن قوا را حتی در دورانی که بحرانی بزرگ اقتصاد کشور را فرا گرفته و اقتصاد سرمایهداری با رکود و تورم توامان مواجه است به ضرر کارگران و به نفع سرمایهداران به وجود آورده است. در چنین شرایطی سرمایهداران انگلصفت که از دسترنج کارگران ارتزاق میکنند فرصت یافتهاند تا نه تنها مطالبات کارگری را در چهارچوب مشخصی محدود کنند و به راحتی مبادرت به اخراج کارگران معترض بنمایند بلکه حتی اخیرا در مراکزی، از پرداخت حداقل حقوق اعلام شده از سوی “شورای عالی کار” نیز امتناع میکنند.
نتیجه طبیعی سیاستهای ضد کارگری جمهوری اسلامی در حفظ منافع سرمایهداران داخلی و خارجی، گسترش فقر و فلاکت در میان کارگران و محکوم شدن اکثریت آنها به زندگی در زیر خط فقر میباشد. در چنین اوضاعی کارگران زحمتکش ما مجبورند با تن دادن به اضافهکاریهای دردناک و یا پیدا کردن شغلهای دوم و سوم راهی برای سیر کردن شکم خود و خانوادهشان پیدا کنند.
واقعیات فوق بار دیگر به کارگران یادآوری میکند که تا نظام سرمایهداری پابرجاست و تا جمهوری اسلامی به مثابه سگ نگهبان این نظام با سلاح دار و شکنجه از آن حفاظت میکند امکان رهایی از وضع فاجعهبار کنونی وجود ندارد.
سیر طبیعی خود این زندگی طاقتفرسا هم به کارگران نشان داده که باید سمت اصلی مبارزات خود را جهت سرنگونی رژیم کارگر ستیز جمهوری اسلامی و نظم ظالمانه سرمایهداری حاکم کانالیزه نمایند. البته رسیدن به این هدف در شرایط حاکمیت یک دیکتاتوری عنان گسیخته در ایران بدون قهر سازمانیافتهی طبقه کارگر دست نیافتنی است و به همین دلیل هم کارگران پیشرو باید دست در دست روشنفکران انقلابی طبقه کارگر اولین قدم را در این راه که همانا تشکیل گروههای سیاسی-نظامی است بردارند تا مبارزات قهر آمیز تودهای شکل بگیرد و شرایط برای متشکل شدن کارگران و رهبری مبارزات تودهها جهت سرنگونی جمهوری اسلامی و نظام استثمارگرانه حاکم آماده شود.
تنها در چنین پروسهای کارگران تحت ظلم و ستم ما امکان یک زندگی شایسته را کسب خواهند نمود.
خجسته باد اول ماه مه روز جهانی کارگر!
نابود باد رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی!
مرگ بر جنگهای امپریالیستی!
پیروز باد مبارزات کارگران و ستمدیدگان سراسر جهان!
چريکهای فدايی خلق ایران
۲۹ فروردین ۱۴۰۱ برابر با ۱۸ آپریل ۲۰۲۲
از همین دسته
شعار تودهها در سوریه: “نه به جولانی، نه به اسد، ما می خواهیم کشورمان را بسازیم!”
قانون”حجاب و عفاف” و ضرورت نابودی جمهوری اسلامی!
حکم اعدام جوانان شهرک اکباتان جلوه دیگری از ددمنشی جمهوری اسلامی!