بیدادگاه های جمهوری اسلامی، در ادامه سیاست صدور و اجرای احکام اعدام های وحشیانه علیه دستگیر شدگان خیزش انقلابی اخیر، روز 21 آذر مجید رضا رهنورد جوان مبارز و آگاه را تنها 23 روز پس از دستگیری و پس از یک محاکمه نمایشی اعدام کردند. اعدام این جوان دلاور، کشتی گیر قهرمان و یاور و دلسوز توده های زحمتکش موجی از نفرت و خشم علیه جلادان حاکم را در سراسر جامعه بهوجود آورد تا جایی که مهره هایی از خود مزدوران و آخوندهای حاکم با مشاهده این نفرت و هراس از نابودی رژیمشان، نسبت به اعدام های جنون آمیزی که حکومت مشغول برنامه ریزی و اجرای آنان برای پراکندن رعب و وحشت در میان توده های به پا خاسته می باشد، هشدار داده و خواهان قطع آنها شدند.
در این میان اقدام شجاعانه این جوان مشهدی در نفی تمام ارزش های رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی در لحظاتی که با قدمهای استوار به سوی مرگ میرفت، موجی از احساس افتخار مردم به پا خاسته و جوانان مبارز نسبت به این فرزند قهرمان خلق را برانگیخت.
پخش ویدئوی سی ثانیه ای از سخنان مجیدرضا رهنورد در رسانه های اصلی حکومتی در حالی که این مبارز دلیر در آن با شجاعت و قاطعیت خطاب به میلیونها بیننده برنامه گفت که بر سر مزارش قران و نماز نخوانند و به جای آن شادی کنند و آهنگهای شاد پخش کنند، با ستایش تودهها مواجه شد و ورشکستگی لفافههای عقیدتی جمهوری اسلامی را با برجستگی هرچه تمامتر آشکار نمود.
در هر جامعه، طبقه ای که قدرت سیاسی را به دست دارد جهت حفاظت از مناسبات اقتصادی خویش، نیازمند تعریف و توجیه خود با استفاده از یک لفافه اعتقادی است. مثلاً دولتهای امپریالیستی در غرب خود را با اعتقاد و پایبندی به دموکراسی و حقوق بشر می شناسانند. در ایران، طبقه حاکم مدافع سیستم سرمایه داری وابسته، در طول 43 سال گذشته از طریق جمهوری اسلامی و با اسلامی که این رژیم نماینده اش می باشد، خود را توجیه و اهداف استثمارگرانه اش را پیش برده است. اما این لفافه اعتقادی مدت هاست که در نزد مردم بی اعتبار و ورشکسته گشته است. امروز وقتی با خطاب مستقیم به جمهوری اسلامی فریاد زده می شود “بیزاریم از دین شما، نفرین به آئین شما”، که سخن برخاسته از دل مردم ایران میباشد و یا جنبش عمامه پرانی در کشور بر پا شده و رواج می یابد، همه اینها به آشکاری بیانگر آن است که سلاح عقیدتی رژیم تا چه حد زنگار بسته و از کار افتاده است. می توان گفت که سلاح عقیدتی جمهوری اسلامی امروز تنها در نزد نیروهای سرکوبگر و دیگر وابستگان به این رژیم که در مقابل میلیون ها تن از توده های تحت ستم ذره ای بیش نیستند، از اعتبار برخوردار است.
اعدام مجید رضا رهنورد یکی از فرزندان راستین توده های زحمتکش و سخنان شجاعانه او علیه تمامی معیارهای حکومت جمهوری اسلامی که موجودیت دشمن را حتی در لحظه مرگ به سخره گرفت، سند ورشکستگی و پوسیدگی همه بنیان های ایدئولوژیکی ست که دیکتاتوری حاکم از اولین روز به قدرت رسیدن، حاکمیت خویش را با تبلیغ حول آنها توجیه و تحمیل کرده است. این ورشکستگی اجتناب ناپذیر که اکنون با امضای خونین مجید رضا رهنورد مزین شده، با فریادهای “مرگ بر جمهوری اسلامی” و “نان، کار، مسکن و آزادی” سراسر جامعه را فرا گرفته است.
مجید رضا رهنورد در آوردگاه آخرین، با خون خود بر سند مرگ لفافه عقیدتی و تمام ارزش های پوسیده این رژیم مهر تأئید زد و برگ زرین دیگری به تاریخ پر افتخار مبارزاتی مردم ما اضافه نمود. او با به سخره گرفتن دشمن در لحظات پیش از اعدام خویش، بر “ریش جادوگر پیر تُف انداخت” و پیام آور شادی، پیام آور مرگ قطعی دیر یا زود ولی محتوم جمهوری اسلامی شد.
جمهوری اسلامی، ماحصل گوادلوپ، ننگت باد، مرگت باد!
جاودان باد خاطره الهام بخش مجید رضا رهنورد شهید راه آزادی!
جاودان باد خاطره تمامی شهدای به خون خفته مردم ایران!
پیروز باد انقلاب! زنده باد سوسیالیسم!
چریکهای فدایی خلق ایران
25 آذر 1401 برابر با 16 دسامبر 2022
از همین دسته
شعار تودهها در سوریه: “نه به جولانی، نه به اسد، ما می خواهیم کشورمان را بسازیم!”
قانون”حجاب و عفاف” و ضرورت نابودی جمهوری اسلامی!
حکم اعدام جوانان شهرک اکباتان جلوه دیگری از ددمنشی جمهوری اسلامی!