گاز فلفل و باطوم پاسخ جمهوری اسلامی به اعتراضات پرستاران!
روز دوشنبه ۲۹ مرداد پرستاران بیش از پنجاه بیمارستان در ایران دست از کار کشیده و اعلام اعتصاب کردند. پرستاران معترض از محیط بیمارستانها خارج شده و با دادن شعار”پرستار داد بزن، حقت و فریاد بزن” به خیابان سرازیر شدند. امروز که چهارشنبه ۳۱ مرداد میباشد هنوز این حرکت اعتراضی به رغم فشارهای امنیتی نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی و بازداشت تعدادی از پرستاران معترض در تعدادی از شهرها ادامه دارد.
اعتصاب کنندگان که اعتراضشان ابتدا حدود دو هفته قبل در استان البرز شروع شد و سپس به مناطق مختلف ایران گسترش یافت، به رغم ترفندهایی که تاکنون دیدهاند از پایفشاری بر مطالبات خود باز نماندهاند. پرستاران اعلام کردند که خواستار “اجرای قانون تعرفه گذاری، رفع تبعیض در پرداخت کارانه، حل مشکل اضافه کاری، بر طرف کردن کمبود نیروی انسانی در بیمارستانها و مراکز درمانی، تغییر شرایط سخت کاری و شیفتهای طولانی” میباشند.
این اعتراضات و اعتصابات در استانهای خراسان شمالی، فارس، البرز، کهگیلویه و بویراحمد، استان مرکزی و در دهها شهر مانند تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، کرج، اراک، یاسوج، قزوین، اهواز، همدان، لامرد، فسا و… روی داد و در بعضی از بیمارستانها نیروهای امنیتی به سرکوب وحشیانه پرستاران پرداخته و با گاز فلفل و گاز اشک آور و باطوم به آنها حملهور شدند. جمهوری اسلامی که جنایت و حق کشی ذاتی وجودش میباشد به این بگیر و ببندها اکتفا نکرده و جدا از پروندهسازی برای پرستاران اعتصابی از بیمارستانهای ارتش و سربازان و حتی دانشجویان پرستاری البته با تهدید و ارعاب اعتصابشکنان را برای شکست مبارزه پرستاران به خدمت گرفته است. اما به رغم همه این دسیسهها پرستاران معترض این پیامآوران سلامت جامعه، در تجمعات خود فریاد میزدند: “وعده وعید کافیه – سفره ما خالیه”، “اضافه کار ٢٠ تومن نمیخواییم نمیخواییم”، «مسئول بیکفایت – استعفا استعفا» و “اعتصاب اعتصاب – حقمون رو پس میگیریم”.
بر اساس اخبار منتشر شده تاکنون چند تن از پرستاران معترض دستگیر و بازداشت شده اند، آنهم در شرایطی که تنها خواستار حقوق طبیعی و بدیهی خود بودند.
واقعیت این است که کار پرستاری در زمره مشاغل سخت و پرخطر با عوارض بالا طبقه بندی شده است اما جمهوری اسلامی حاضر نیست حقوق پرستاران را با توجه به این واقعیت و در سطحی که معیشتشان را تامین کند، پرداخت نماید. به رغم کمی حقوق خیلی از بیمارستانها از پرداخت به موقع همین دستمزد کم هم خودداری میکنند و دیکتاتوری حاکم هم حاضر نیست با تغییر شرایط کار پرستاران و افزایش حقوق آنها شرایط را برای استخدام پرستاران جدید تسهیل نماید. اوضاع کنونی طوری است که یک پرستار عملا کار چند نفر را انجام میدهد اما با حداقل دستمزد؛ به این ترتیب کارفرمایان با سرشکن کردن کار پرستاری که استخدام نکرده اند بر دوش پرستاران موجود، عملا فشار کار پرستاران را چند برابر نمودهاند. به همین دلیل هم هست که مخالفت با شیفتهای طولانی و اضافه کاریهای اجباری بخشی از مطالبات پرستاران اعتصاب کننده میباشد.
اغراق نیست اگر گفته شود که سختی و فشار مضاعف کار، کمر پرستاران را در زیر سختی کار شکسته است. به همین دلیل هم پرستاران هر روز شاهد خودکشی همکاران خود در اثر فشار کار بالا بوده و یا میببیند که خیلی از پرستاران این شغل را ترک و به خارج از کشور مهاجرت میکنند. طبق گزارشات منتشر شده سالانه بیش از دو هزار پرستار به دنبال شرایط سخت کار و دستمزد کم برای رسیدن به شرایط بهتر معیشتی از کشور مهاجرت میکنند. این امر به آنجا رسیده است که مسئول کمیتهی وزارت بهداشت در شورای راهبری دولت با اشاره به “کمرنگشدن امید در جامعهی پرستاران”، “وضعیت مهاجرت پرستاران یا ترک کارشان را وحشتناک” توصیف کرد.
حقوق پرستاران با همه حواشیاش درحال حاضر بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان است و این درحالی است که خط فقر ۳۰ میلیون میباشد. روشن است که به این ترتیب همه شاغلین این رشته در زیر خط فقر قرار دارند. برای درک فشاری که کارفرمایان بر پرستاران وارد میکنند تنها کافی است توجه کنیم که بر اساس استاندارد جهانی در هر بیمارستان به ازای هر تخت باید دو و نیم پرستار آماده کار باشند، در حالیکه بر اساس آمار سال گذشته در ایران اعلام شده که به ازای هر تخت ۹۵ صدم، پرستار وجود دارد یعنی بیمارستانهای ما هنوز به ازای هر تخت یک پرستار هم ندارند و آمار رسمی زیر یک نفر است. روشن است که فشار کار این کمبود بر دوش پرستاران شاغل سر شکن میشود و سودش به جیب سرمایهداران میرود. برای روشنتر کردن این مطلب کافی است بدانیم که در حال حاضر در ایران ۲۳۰ هزار پرستار شاغل در حال خدمت هستند، در حالیکه بر اساس جمعیت ایران نیاز به ۶۰۰ هزار پرستار میباشد. جالب است که سالانه تنها ۱۵ هزار دانشجو سهمیه رشته پرستاری است که به هیچ وجه پاسخگوی نیاز های واقعی این رشته نمیباشد.
به رغم تداوم اعتراضات پرستاران و به جای رسیدگی دولت به مطالبات برحق پرستاران، معاون پرستاری وزارت بهداشت در رسانهها اعلام کرد که : مطالبات پرستاران مدتهاست مانده است. سازمانهای بیمهگر پول بهداشت و بیمارستانها را پرداخت نکردهاند. ما نمیدانیم حتی بودجه علوم پزشکی به کجا رفته است” این “مسئول بیکفایت ” با این پاسخ آب پاکی روی دست پرستاران ریخت و عملا گفت “از ما کاری ساخته نیست از عهده ما خارج است و فقط سران قوا میتوانند در این مورد تصمیم گیری کنند، شاید بودجهایی اختصاص دهند و بتوانند مشکل را حل کنند”. چنین پاسخی بار دیگر ثابت کرد که پرستاران نباید برای حل مشکلاتشان به امید مسئولین نظام باشند. این رژیم همان گونه که تاکنون نشان داده، رژیمی دزد و فاسد است که به تنها مسالهای که فکر نمیکند سرنوشت مردم گرفتار و پر درد و گرسنه به حال خود رها شده میباشد. بی دلیل نیست که تودههای ستمدیده در هر فرصتی فریاد ضرورت نابودی این دیکتاتوری عریان را سر میدهد. امری که دیر یا زود در بستر مبارزات متحد همه تودههای ستمدیده از هر قشر و طبقهای به سرانجام خواهد رسید و تنها در چنان شرایطی است که مردم ستمدیده ما امکان مییابند بر ویرانههای جمهوری اسلامی شرایطی را شکل دهند که همه ستمدیدگان زندگی انسانی داشته باشند.
مرگ بر امپریالیسم!
زنده باد انقلاب!
فیروزه
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
از همین دسته
سوریه جنگی که ماسکها در آن به کنار زده شد!
جلوهای دیگر از مواضع پرو-امپریالیستی “حزب کمونیست کارگری”
دربارهی انقلاب ما! (لنین)