در سالهای اخیر شرایط سخت زندگی و مشکلات معیشتی میلیونها تن از بازنشستگان و مستمری بگیران در سراسر کشور باعث مبارزات پیگیر این گروه اجتماعی محروم گشته و به همین دلیل خیابانهای شهرهای مختلف ایران به عرصه مبارزات توده ای علیه حاکمیت فاسد جمهوری اسلامی تبدیل گردیده است.
در روز یکشنبه هشتم اسفند ۱۴۰۰ نیز بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی بار دیگر در اعتراض به وضعیت بد معیشتی و دیگر مطالباتشان از جمله رفع تبعیض و همسانسازی حقوق دوره بازنشستگی و برخورداری از بیمه درمانی کامل و رایگان در بیش از هفده شهر از جمله شیراز، اصفهان، تبریز، رشت، تهران، اردبیل، کرمانشاه و دیگر شهرها دست به اعتراض و تجمع زدند. آنها شعار میدادند که “ما بازنشستگانیم، تا محرومیم و زیرفشار، معترض باقی خواهیم ماند”. این حرکت اعتراضی که در ادامه اعتراضات قبلی سازمان یافته بود بار دیگر نشان داد که مبارزات خستگی ناپذیر بازنشستگان به دلیل شرایط سخت و دشوار زندگی شان مدتهاست به اشکال گوناگون ادامه دارد و به یکی از عرصههای مهم مبارزات توده ای علیه حاکمیت فاسد و دزد و سرکوبگر جمهوری اسلامی تبدیل گردیده است.
بازنشستگان بر این امر آگاهند که دزدی و چپاول سردمداران رژیم از صندوق بازنشستگی از عوامل مهم به وجود آمدن مشکلات و شرایط بد معیشتی برای آنان میباشد. آنها در چنان شرایط وخیمی قرار گرفته اند که مدتهاست مجبور به آمدن به خیابان شده اند و هر روز تعداد بیشتری از بازنشستگان و مستمری بگیران به صفوف اعتراضات و تجمعات کشیده میشوند. اما علیرغم همه تجمعات اعتراضی و تلاش بازنشستگان برای تحقق خواستهایشان، از طرف رژیم نه تنها به مطالبات آنها پاسخ داده نمی شود بلکه آنها با سرکوب اعتراضات بر حقشان، تهدید و ارعاب و زندانی کردن خود نیز مواجه هستند.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی با بهانههایی مانند کسری بودجه، خالی بودن صندوق بازنشستگی و غیره از قبول خواستههای بازنشستگان و مستمری بگیران خودداری میکند. اما با توجه به این که این قشر محروم به دروغین بودن ادعاهای رژیم واقف هستند تنها خشم آنها را هر چه بیشتر فزونی بخشیده و باعث شده است که بازنشستگان هر چه بیشتری در اعتراضات و تجمعات شرکت کنند. بازنشستگانی که کارد به استخوانشان رسیده در روزهای یکشنبه با تجمعات اعتراضی خود کوشیدند تا صدای حق طلبانه خود را به گوش همه مردم برسانند.
نگاهی به شعارهای بازنشستگان به روشنی گویای مطالبات آنهاست. در بیشتر تجمعات اعتراضی بازنشستگان فریاد میزنند “سفره ما خالیه، سفره شما عالیه”،”وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه“، “فقط کف خیابون، به دست میاد حقمون“، ” بازنشسته میمیرد، تبعیض نمیپذیرد“، “یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه”،”گرانی، تورم، بلای جان مردم“، “امنیت، معیشت، حق مسلم ماست“، “شاغل بازنشسته، اتحاد اتحاد” و … این شعارها به روشنی شرایط معیشت بحرانی بازنشستگان را نشان داده و نمایانگر فقر، گرانی، تبعیض و وجود شرایط خفقان و سرکوب درجامعه میباشد. اما دیکتاتوری حاکم حتی تحمل اعتراضات مسالمت آمیز بازنشستگانی که بیش از ۳۰ سال کار کرده و رنج کشیده و حق بازنشستگی پرداخته اند و الان حق خود را طلب میکنند را ندارد. جمهوری اسلامی در همه جا با اعزام نیروهای انتظامی به مقابله با تجمعات بازنشستگان پرداخته و حتی با خشونت تمام آنها را سرکوب میکند. برای نمونه در ۱۸ بهمن در ساختمان بازنشستگان تبریز با وحشیگری تمام دست به سرکوب بازنشستگان معترض این شهر زد .
یکی دیگر از روشهای رژیم سر دواندن و خسته کردن معترضین میباشد. این مورد را با اشاره به سخنرانی یکی از بازنشستگان به روشنی میتوان دریافت. در یکی از تجمعات اعتراضی بازنشستگان که در تاریخ یکشنبه ۲۶ دیماه برگزار گردید و جمعی ازبازنشستگان در اعتراض به وعدههای دروغین و عدم پرداخت طلبهایشان دست به تجمع زده بودند یکی از فعالین بازنشستگان در سخنرانی خود چنین میگوید: ”دوستان! دوستان! توجه کنید، الان هی به ما اومدن گفتند که دو نفر بیاد صحبت کنه، خواستههامونو بگیم، همین که ما رفتیم اونجا، میگن نه پشیمون شدند، اینها دارن، میخوان با ما بازی کنن، دوازده ساله که دارن بازی میکنن، ما به هیچ عنوان عقب نمینشینیم، اینها فکر کردن که امروز رو از ما گذروندن دیگه تموم شد، ما هر هفته هستیم، دوشنبه دیگه هم هستیم، هر هفته هستیم تا تکلیف مونو روشن کنن، به هیچ عنوان، اینها بدونن که با ما نمی تونن بازی کنن، دیگه کارد به استخوانمون رسیده، طلبی که ما بیست سال پیش، بیست میلیون تومنه، الان صد میلیون تومنه، صد میلیون طلب رو باید بدن، خجالت نمیکشن، با ما بازی میخوان بکنن، هفته دیگه دوشنبه چهارم بهمن باز هم هستیم، همین جا همین جا به دلیل اینکه با ما بدونن که با ما نمی تونن بازی کنن، من حق مو میخوام، هیچی هم ندارم از دست بدم تا آخرش هم هستم”. این سخنان نشان میدهد که معترضین به سیاست سردواندن و خسته کردن رژیم کاملا پی برده و این تاکتیک ضد انقلابی را شناخته اند.
با توجه به وابستگی جمهوری اسلامی به امپریالیسم واقعیت این است که جمهوری اسلامی پیگیرانه سیاستهای غارتگرانه صندوق بین الملی پول و بانک جهانی را در ایران پیش میبرد. به دلیل سیاستهای این دو ارگان امپریالیستی است که کارگران و دیگر اقشار تهیدست و کم در آمد و از جمله بازنشستگان به چند برابر زیر خط فقر سوق داده شده اند. حذف سوبسیدها، افزایش یکباره قیمتهای حامل انرژی و سوخت، ارزان کردن هر چه بیشتر نیروی کار کارگران، تقویت بخشهای خصوصی، از بین بردن قوانین کار و جایگزین کردن قوانین ضد کارگری و دیگر سیاستها و برنامههای ضد مردمی از جمله سیاستهایی است که از طرف صندوق بین الملی پول و بانک جهانی به رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری دیکته شده و این رژیم نیز آنها را در جامعه ما پیاده کرده است. این سیاستها همه در جهت استثمار هر چه بیشتر کارگران و از بین بردن زندگی بازنشستگان و اقشار تهیدست و کم درآمد میباشد، سیاستهایی که حیات و هستی اکثریت مردم ایران را به نابودی کشانده است. در همان حال در طول حاکمیت ننگین جمهوری اسلامی، این رژیم میلیونها دلار را صرف پیشبرد سیاستهای امپریالیستها در منطقه نموده است که این امر نیز موجب غارت ثروتهای مردم ایران و تحمیل فقر و مصیبتهای مختلف به آنان و از جمله بازنشستگان گشته است.
از دیگر خواستهها و مطالبات بازنشستگان و مستمری بگیران در آخرین حرکت اعتراضیشان میتوان به پایان دادن به اختلاسها، برخورداری از بیمه درمانی کامل و رایگان، پایان دادن به سرکوب و امنیتی کردن مبارزات کارگران اشاره کرد. این خواستها خود نشان دهنده سرکوبگریهای جمهوری اسلامی بوده و بیانگر آگاهی بازنشستگان معترض به حقوق خود میباشد. یکی از شعارهای مهم در اعتراضات و مبارزات بازنشستگان که نشان از آگاهی بسیار بالای آنان دارد شعار “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” بود که آنها در حمایت از افراد بازنشسته زندانی و کل زندانیان سیاسی در ایران سر دادند.
حقیقت این است که بازنشستگان بعد از سی سال کار و پرداخت بخشی از حقوقشان به صندوقهای بازنشستگی، به امید آنکه در دوران بازنشستگی زندگی شایسته ای برای خود داشته باشند امروز در زیر سلطه جهنمی و سرکوب جمهوری اسلامی به زندگی در زیر خط فقر کشانده شده اند. اما به رغم همه وحشیگریهای نیروهای سرکوب رژیم دیکتاتوری حاکم، مبارزات و اعتراضات بازنشستگان خاموش نگشته و همچنان در گسترش بوده و ادامه دار است.
باید دانست و تاکید نمود که فقط انقلاب تنها راه رهایی بازنشستگان از دست دژخیمان حاکم میباشد و فقط انقلاب است که میتواند تودههای ستمدیده و مبارز و همه اقشار تهیدست و کارگران را از زیر سلطه امپریالیستها و مزدورانشان رها سازد و دمکراسی، آزادی و یک زندگی شایسته را به مردم و جامعه به ارمغان بیاورد.
در نتیجه بازنشستگان با اتحاد با کارگران، کشاورزان، زنان، دانشجویان و خلقهای تحت ستم در راه تحقق این انقلاب باید دست در دست هم دهند تا رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی، این جرثومه فساد را با دستان توانای خود برای همیشه به گورستان تاریخ بسپارند.
مرگ بر رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی!
نابود باد نظام جهانی سرمایه داری
زنده باد انقلاب زنده باد کمونیسم
اکبر نوروزی
اسفند ۱۴۰۰
از همین دسته
حماس و بنیادگرائی اسلامی ابزاری در دست امپریالیسم (*)
به یاد فراموش نشدنی جان های شیفته دهه ۶۰
بیانیه مرکز هاندالا در پشتیبانی از یک زندانی سیاسی فلسطینی