درباره زندگی چریک فدایی خلق، رفیق مصطفی حسن‌پور

به نقل از ماهنامه کارگری، ارگان کارگری چریک‌های فدایی خلق ایران 
شماره ۱۲۵، پانزدهم خردادماه ۱۴۰۳

متن کامل با فرمت پی دی اف

چریک فدایی خلق رفیق مصطفی حسن‌پور در لاهیجان چشم به جهان گشود. او با توجه به فضای سیاسی خانواده‌اش خیلی زود با اندیشه‌های انقلابی آشنا شد. برادر بزرگ رفیق مصطفی، رفیق غفور حسن‌پور سازمانده اصلی و بنیان‌گذار گروه جنگل بود که در آذر سال ۴۹ توسط ساواک دستگیر و در ۲۶ اسفند سال ۱۳۴۹ توسط رژیم جنایتکار شاه تیرباران شد.

رفیق مصطفی را ساواک در پاییز یا زمستان سال ۱۳۴۹ در ارتباط با برادرش غفور دستگیر کرد. دژخیمان ساواک فکر می‌کردند چون مصطفی کارمند بانک صادرات است حتما از این امکان برای کمک به گروهی که برادرش سازمانده اصلی آن بود استفاده کرده است؛ به همین دلیل هم وی را به طور وحشیانه‌ای شکنجه کردند تا بتوانند اطلاعاتی در این رابطه به دست آورند. اما رفیق مصطفی همه شکنجه‌ها را به جان خرید و شکنجه‌گران ساواک نتوانستند بر مقاومت این رفیق غلبه کنند و اطلاعات مورد دل‌خواه خود را از او بگیرند. با توجه به این امر که پرونده تنظیم شده توسط ساواک فاقد هر گونه اعتراف از طرف رفیق مصطفی بود، این پرونده در شرایط آن دوره سنگین تلقی نشد. به همین دلیل رفیق مصطفی در بیدادگاه‌های رژیم شاه به ۴ سال زندان محکوم شد.

رفیق مصطفی را به روال آن سال‌ها بعد از اتمام بازجویی از بازداشتگاه ساواک به زندان  قصر در تهران منتقل کردند و پس از چند ماه وی را همراه با تعداد دیگری از زندانیان از زندان قصر تهران به زندان وکیل آباد مشهد تبعید کردند. در واقع رفیق مصطفی بیشترین سال‌های محکومیتش را در زندان وکیل آباد مشهد گذراند. او با پایان محکومیتش در اواخر سال ۱۳۵۳ از زندان وکیل آباد مشهد از زندان آزاد شد. 

پس از آزادی، رفیق مصطفی با توجه به آگاهی‌اش نسبت به ماهیت سرکوبگر رژيم شاه و نفرتی که از دیکتاتوری شاه و جنایات این رژیم داشت با ایمان به درستی مبارزه مسلحانه به مثابه تنها راه رهایی مردم از فقر و فلاکت و اختناق و دیکتاتوری در صدد ارتباط با سازمان چريک‌های فدایی خلق برآمد و خیلی زود توانست با این سازمان ارتباط گرفته و زندگی مخفی در پیش گیرد.

او پس از پیوستن به سازمان در سال ۱۳۵۴ مدتی در شاخه مازندران که تحت نظر رفیق بهمن روحی آهنگرانی اداره می‌شد فعالیت کرد و تا جایی که روشن است از اعضای پایگاه‌های سازمان در ساری و گرگان بود. یکی از فعالیت‌های برجسته رفیق مصطفی در صفوف سازمان مهیا کردن امکان پیوستن تعداد زیادی از زندانیان آزاد شده از زندان وکیل آباد مشهد به سازمان بود. چرا که او در زندان مشهد شناخت دقیقی از زندانیانی داشت که به حبس‌های کوتاه مدت محکوم شده بودند و می‌دانست که آنها پس از آزادی از زندان خواهان پیوستن به سازمان می‌باشند.

به دنبال ضربات ساواک به شاخه مازندران رفیق مصطفی برای ایجاد ارتباط بین رفقا به تلاش‌های بسیاری دست می‌زند اما متاسفانه به هر پایگاهی در شهرهای مختلف مازندران سر می‌زند همه آنها را زیر ضرب دشمن می‌بیند. در جریان همین تلاش‌ها متوجه می‌شود که پایگاه آمل که خواهرش فاطمه به مثابه یک چریک فدایی خلق از اعضای آن بود مورد یورش ساواک قرار گرفته و خواهرش به شهادت رسیده است. 

حملات گسترده ساواک به پایگاه‌های چریک‌های فدایی خلق در مازندران به دنبال دستگیری رفیق بهمن روحی آهنگرانی در ۱۷ دی ۱۳۵۴ در تهران صورت گرفت. متاسفانه دفترچه رمز و اسنادی حاوی برخی شماره‌های تلفن و برخی اطلاعات مهم در داخل لباس رفیق بهمن به دست ساواک افتاد. همین اسناد سبب شد که شاخه مازندران به رغم این‌که رفیق بهمن سیانور خود را استفاده کرده بود شدیدا زیر ضربات ساواک برود. مزدوران “کمیته ضد خرابکاری” پس از دستگیری رفیق بهمن وی را به بیمارستان برده و با شستشوی معده، وی را زنده نگهداشتند تا زیر شکنجه بر اطلاعات او دست یابند. با این‌که بنا بر اسناد ساواک رفیق بهمن در ۲۳ دی‌ماه در زیر شکنجه‌های ددمنشانه دژخیمان ساواک به شهادت می‌رسد اما شاخه مازندران شدیدا زیر ضرب قرار گرفته و تعدادی از پایگاه‌های سازمان مورد یورش دشمن قرار می‌گیرد.

از زمان و مکان شهادت رفیق مصطفی اطلاع دقیقی در دست نیست. اما گفته می‌شود که وی سرانجام در ضربات دردناک و سیستماتیکی که در اردیبهشت سال ۵۵ به سازمان چريک‌های فدایی وارد شد در درگیری با دشمن به شهادت رسیده است. می‌دانیم که سازمان چريک‌های فدایی خلق به دلیل روی‌ گردانی از تئوری مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک و تمرکز همه نیروهایش در شهرها برای انجام کار صرفا سیاسی و البته در پرتو “تبلیغ مسلحانه” در سال ۱۳۵۵ مورد شدیدترین ضربات دشمن قرار گرفت و به خصوص در ۲۶ و ۲۸ اردیبهشت این سال چندین پایگاه در تهران، رشت، قزوین و کرج زیر ضرب رفت. گفته می‌شود رفیق مصطفی در جریان همین ضربات به شهادت رسیده است.

رفیق مصطفی حسن‌پور با نثار خونش نهال انقلاب ایران را باور ساخت. با شهادت رفیق مصطفی کارگران ایران یکی از شجاع‌ترین رزمندگان خود و چریک‌های فدایی خلق رفیقی دلیر و دلاور را از دست دادند، رفیقی که برای رهایی کارگران از ظلم و ستم سرمایه‌داران و رسیدن به سوسیالیسم از هیچ تلاشی دریغ نمی‌ورزید. 

یاد رفیق مصطفی حسن‌پور گرامی و راهش پر رهرو باد!