درباره زندگی رفیق شهید مریم شاهی

به نقل از ماهنامه کارگری ارگان کارگری چریک‌های فدایی خلق ایران
شماره ۹۶ پانزدهم دی‌ماه ۱۴۰۰

در ۵ تیرماه سال ۵۵ در یک درگیری قهرمانانه در جنوب شهر تهران، قلب سرخ و گرم چریک فدایی خلق رفیق مریم شاهی با گلوله‌های مزدوران رژیم وابسته به امپریالیسم شاه برای همیشه از حرکت باز ایستاد.

چریک فدایی خلق رفیق مریم شاهی یار و یاور کارگران و رهرو صدیق آرمان‌های طبقه کارگر بود که تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه مشهد به پایان رسانده و در رشته‌ی تاریخ از این دانشگاه مدرک لیسانس گرفته بود. دوران دانشجویی وی همزمان با آغاز مبارزه مسلحانه‌ی چريک‌های فدایی خلق در ایران بود؛ مبارزه‌ای که فضای کل جامعه را دگرگون نمود. تحت تاثیر جنبش مسلحانه بخش بزرگی از دانشجویان و روشن‌فکران به چريک‌های فدایی خلق گرایش پیدا کرده بودند. اما این واقعیت در دانشگاه مشهد که رفیق مریم شاهی در آنجا تحصیل می‌کرد برجستگی خاصی داشت. دلیل این امر حضور و فعالیت‌های رفقا غلامرضا گلوی، بهمن آژنگ، حمید توکلی، مهدی سوالونی و …، دانشجویان رزمنده‌ی فعال در این دانشگاه بود. این رفقا همگی از شاخه مشهد گروه رفیق احمدزاده بودند که بعد به عنوان چريک‌های فدایی خلق شناخته شدند.

رفیق مریم از امکانات دانشگاه برای ارتقا دانش انقلابی خود سود جسته و با شرکت در فعالیت‌های فوق برنامه، هم روابط خود را گسترش می‌داد و هم خود را برای ادامه‌ی راه کمونیست‌های رزمنده‌ی دانشگاه مشهد، چريک‌های فدایی‌‌ای که در اسفند سال ۵۰ توسط رژیم سرکوبگر شاه تیرباران شده و خون خود را ضامن رشد آگاهی و نشان دادن راه مبارزه قرار داده بودند آماده می‌کرد.

رفیق مریم که در جریان مطالعات و تجربیات خود به درستی این رهنمود رفیق مسعود احمدزاده و تز تئوری مبارزه مسلحانه یعنی “پیشاهنگ در شرایط کنونی نمی تواند پیشاهنگ باشد مگر آنکه یک چریک فدایی باشد” باور داشت تلاش می‌نمود تا با سازمان چريک‌های فدایی خلق ارتباط برقرار کند تا بتواند همچون یک پیشاهنگ مارکسیست–لنینیست به وظایف انقلابی خود در قبال کارگران و ستم‌دیدگان عمل کند. با برقراری این ارتباط، رفیق راه زندگی خود را مشخص نمود و به عنوان یک عنصر علنی کوشید هر کمکی که می‌توانست برای رشد و اعتلای سازمان انجام بدهد.

رفیق مریم پس از پایان تحصیلات به روال رایج آن سال‌ها به سربازی رفت و افسر وظیفه شد و دوران وظیفه خود را در اداره کار و امور اجتماعی در شهر مشهد به پایان رساند. در همین زمان یعنی در فروردین سال ۵۵ به دلیل روشن شدن رابطه‌اش با سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران اجبارا زندگی مخفی در پیش گرفت. 

با مخفی شدن رفیق بر اساس اطلاعاتی که وی از اداره کار و ظلم‌ها و اجحافاتش علیه کارگران به سازمان منتقل کرده بود تصمیم گرفته شد که در ۱۲ اردیبهشت سال ۵۵ به مناسبت روز جهانی کارگر و اعتراض به سیاست‌های ضد کارگری اداره کار علیه کارگران، بمبی در این اداره کار گذاشته شود. از آنجا که رفقا نمی‌خواستند در جریان این انفجار به کسی صدمه‌ای وارد شود قبل از انفجار بمب از طریق تلفن به کارمندان اداره مزبور و مدرسه‌ای که نزدیک اداره کار بود و همچنین موسسات همجوار اطلاع داده و از آنها خواستند که محل را ترک کنند. بر اساس گزارشی که  از این عملیات در ارگان سازمان نبرد خلق شماره ۷ (خردادماه ۱۳۵۵) درج شده این عملیات با تائید و حمایت کارگران شهر مشهد مواجه شد. البته رژیم برای این‌که قدرت خود را نشان دهد در ۲۵ اردیبهشت‌ماه در روزنامه‌هایش از درگیری و شهادت رفیق هادی فرجاد به عنوان کسی که این عمل را انجام داده در شهر مشهد اطلاع داد. اما در مدارکی که به عنوان اسناد ساواک توسط همپالگی رژیم شاه یعنی جمهوری اسلامی انتشار یافته ادعا شده است که انفجار در اداره کار مشهد توسط رفیق مریم شاهی انجام شده است.

رفیق مریم مدتی پس از روی آوردن به زندگی مخفی به تهران منتقل شد و در پایگاهی در جنوب شهر تهران مستقر گردید و زیر نظر رفیق نسترن آل آقا که مسئولیت دسته‌ی مربوط به بخش کارگری را به عهده داشت قرار گرفت. اما متاسفانه در این دوره سازمان شدیدا تحت پیگرد ساواک قرار گرفته بود. نیروهای امنیتی چه به دلیل استفاده‌ی رفقا از سیستم تلفنی و چه با تحت تعقیب قرار دادن برخی از رفقای شناخته شده برای ساواک امکان یافته بودند تعداد زیادی از پایگاه‌ها و روابط سازمان را تحت تعقیب تیم‌های تعقیب و مراقبت خود قرار دهند. به طوری که در ۲۶ و ۲۸ اردبیهشت‌ماه سال ۵۵ توانستند تعدادی از پایگاه‌های سازمان را مورد حمله قرار دهند.

ضربه‌های بزرگ دیگر در خردادماه و تیرماه همان سال بر سازمان وارد آمد؛ و بالاخره در ۸ تیرماه پایگاه مهرآباد جنوبی مورد یورش دشمن قرار گرفت که منجر به شهادت تعدادی از رفقای رهبری و در راس آنها رفیق حمید اشرف شد.

در این زمان پایگاهی که رفیق مریم شاهی در جنوب شهر تهران در آن مستقر شده بود نیز شناسايی شده بود. از این رو وی در ۵ تیرماه سال ۵۵ به هنگام اجرای قرار در تور ماموران جنایتکار ساواک قرار گرفته و چون متوجه این امر شد به درگیری با آنها پرداخت. در جریان این درگیری که در جنوب شهر تهران در منطقه‌ی “نهر فیروز آباد” و در خیابان “میمنت” رخ داد چریک فدایی خلق رفیق مریم شاهی به شهادت رسید.

رفیق مریم شاهی در جریان آخرین نبرد خود با مزدوران و خدمت‌گزاران استثمارگران و سرمایه‌داران بار دیگر نشان داد که تا آخرین نفس در پیمودن راه آرمان‌های طبقه کارگر پایدار بوده و بر عهدی که با آنها بسته بود وفادار می‌باشد.

رفیق مریم شاهی به عنوان یک زن کمونیست، زنی از سلاله زنان فدایی بود که در چشمانش گل رنگ “گلوله‌های آزادی موج” می‌زد و یاد و خاطره‌اش هنوز هم الهام‌بخش انقلابیونی است که در راه آزادی طبقه کارگر مبارزه می‌کنند. 

یاد رفیق مریم شاهی گرامی و راهش پر رهرو باد!

متن کامل با فرمت پی دی اف