به نقل از: ماهنامه کارگری ارگان کارگری چریکهای فدایی خلق ایران
شماره ۹۴ پانزدهم آبانماه ۱۴۰۰
در جریان کشتارهای ددمنشانه جمهوری اسلامی در سال ۶۰ دژخیمان رژیم تا آنجا که توانستند جوانان مبارز و رهرو چریکهای فدایی خلق را اعدام نمودند.
یکی از این انقلابیون چریک فدایی خلق رفیق محمد عظیمی بود که پس از تحمل شکنجههای طاقتفرسای دژخیمان جمهوری اسلامی سرانجام توسط آن مزدوران در بندرعباس اعدام شد.
رفیق محمد در زمان تیرباران دانش آموز بود و حدود ۱۸ سال سن داشت. وی در خانوادهای فرهنگی به دنیا آمده بود و پدرش سالها دبیر دبیرستان ششم بهمن بندرعباس بود.
رفیق محمد رفیقی ورزشکار و عضو تیم فوتبال بود. تیم سینگو تیمی بود که تعدادی از فعالین چریکهای فدایی خلق در بندرعباس از جمله رفقا حسین رکنی،حمید معتقدی، محمد سلیمانی و علی مهمی عضو آن بودند؛ رفقائی که همچون رفیق محمد عظیمی جان در راه آرمانهای انقلابی خود گذاشتند.
با اوجگیری انقلاب سالهای ۵۶ و ۵۷ علیه رژیم وابسته به امپریالیسم شاه رفیق محمد نیز همچون خیلی از همنسلان مبارزش به امواج این انقلاب پیوست و با توجه به شهرت بسیار مثبت و مردمی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در میان تودهها به خاطر مبارزات مسلحانهاش با رژیم شاه به هواداری از این سازمان برخاست. اما متاسفانه در آن زمان مارهای خوش خط و خالی در درون این سازمان نفوذ کرده بودند که این جریان انقلابی را از حرکت در جهت وظایف انقلابیاش باز داشتند. به همین دلیل هم هنوز مدتی از قیام بهمن نگذشته بود که پیروان ارزشها و سنتهای انقلابی این سازمان و مبارزات مسلحانهاش علیه رژیم شاه یعنی کسانی که با قدرتگیری خمینی از شکست قیام بهمن سخن گفته و مسئلهشان ادامه انقلاب تا پیروزی کارگران و ستمدیدگان بود صفوف خود را از اپورتونیستهای لانهکرده در سازمان جدا کرده و بر ضرورت سازماندهی مسلح تودهها جهت ادامه انقلاب تاکید نمودند. با این جدایی و شکلگیری مجدد چریکهای فدایی خلق به طور طبیعی بخشی از هواداران سابق سازمان که مماشاتطلبی رهبران اپورتونیست با دار و دسته خمینی را بر نمیتابیدند نیز صفوف این سازمان را ترک کرده و به چریکهای فدایی خلق ایران که پس از این جدایی اعلام موجودیت کرده بودند پیوستند؛ رفیق محمد از جملهی همین رفقا بود.
جنبش دانش آموزی ۱۹ بهمن و هستههای سیاسی-نظامی در بندرعباس تشکلهایی بودند که که رفیق محمد در جریان فعالیتهای مبارزاتیاش با همه وجود در جهت رشد و گسترش آنها گام برداشت. به اعتبار مبارزات و جانفشانیهای رفقایی نظیر رفیق محمد بود که هواداران چریکهای فدایی خلق خیلی زود به مهمترین نیروی سیاسی در شهر بندرعباس تبدیل شدند.
مسلم است که این امر نمیتوانست با عکس العمل ددمنشانه دژخیمان خمینی مواجه نشود و به همین دلیل هم تشکیلات چریکهای فدایی خلق مورد یورش مزدوران جمهوری اسلامی قرار گرفت. هراس سردمداران جمهوری اسلامی از رشد و گسترش تشکیلات چریکهای فدایی خلق ایران در بندرعباس تا به حدی بود که محسن رضایی یکی از سردژخیمان حکومت از رشد و “نفوذ” این تشکیلات در سپاه پاسداران ضد خلقی یاد نموده و نسبت به خطر چریکهای فدایی خلق در بندرعباس در دهه ۶۰ برای نیروهای حکومت سخن گفت.
به همین دلیل هم بود که در جریان یورش سیستماتیک و سراسری جنایتکاران حاکم به سازمانهای سیاسی و مردم ستمدیده بعد از ۳۰ خرداد سال ۶۰ تعداد زیادی از فعالین چریکهای فدایی خلق دستگیر و پس از شکنجههای وحشیانه اعدام شدند که رفیق محمد عظیمی از جمله آنها بود.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!
از همین دسته
درباره زندگی چریک فدایی خلق، رفیق فریده غروی
درباره زندگی چریک فدایی خلق، رفیق محمود نمازی
درباره زندگی چریک فدایی خلق، رفیق علی بُرنشان