قتل نیان دختر شش ساله جلوهای از شرایطی که جمهوری اسلامی حافظ آن میباشد!
نیان دختر شش سالهای که بر اثر تجاوز برادر ۱۹ ساله نامادریاش، دچار خونریزی شدید رحم شده بود در حالیکه آثار سوختگی و شکنجه بر بدنش آشکار بود و تنها ۴ در صد کلیهاش کار میکرد، در روز ۲۸ دیماه در بیمارستانی در ارومیه درگذشت .
به گزارش روزنامه اعتماد نامادری نیان برای پوشاندن این فاجعه کودک را مورد ضرب و جرح قرار داده و برای اینکه آثار این ضرب و جرح بر بدنش را بپوشاند قبل از انتقال به بیمارستان به طرز وحشتناکی آب جوش بر بدن او میریزند. نیان در ابتدا به بخش اورژانس بیمارستان شهید قلیپور بوکان برده میشود که به دلیل شدت جراحات و نبود ساز و کار درمانی مناسب، وی را به بیمارستانی در ارومیه اعزام میکنند که متاسفانه در همانجا جان میبازد.
در پی انتشار این خبر شنیع در روز ۵ بهمن جمعیت زیادی از مردم بوکان تجمع اعتراضی برگزار کردند و خواهان رسیدگی و مجازات عاملین این جنایت شدند.
در گزارشات منتشر شده در این رابطه از قول خاله نیان نقل شده است که مادر نیان بیش از سه سال است درگیر مساله طلاق است و هنوز پدر نیان حاضر به طلاق او نشده است؛ چون در قوانین فقهی حاکم بر جامعه ایران این حق برای زنان به رسمیت شناخته نشده است و این مرد است که تصمیم گیرنده است .
خاله نیان همچنین گفته است که پدر نیان پانزده سال از مادرنیان بزرگتر بود و همیشه او را کتک زده و شکنجه میکرده است، بدنش را میسوزانده و به او خیانت کرده است و در نهایت مادر نیان را با بدنی چاقوزده و زخمی به درب خانه پدرش برده و با این گفته که دیگر دختر شما را نمیخواهم او را رها میکند؛ نیان را هم از او میگیرد. مادر نیان بیش از سه سال به هر دری که میزند نمیتواند نیان را از پدرش بگیرد و در نگهداری فرزندش سهیم باشد و در تمام این مدت از دیدن فرزندش محروم بوده است. مادر نیان میگوید طی سه سال هر بار که به پلیس یا کلانتری شکایت میبردم میگفتند خودت برو دخترت را پیدا کن وقتی توانستی دخترت را پیدا کنی ما او را به تو بر میگردانیم. وقتی مادر نیان متوجه میشود دخترش را در مدرسه ثبت نام نکردهاند احساس خطر کرده و با پیگیریهای سرسختانه موفق به گرفتن حکم جلب شوهرش میشود؛ اما دیگر دیر شده بود و با جسد نیمه جان نیان در بیمارستان مواجه میشود.
نیان و مادرش که او نیز قربانی کودک همسری است، نه اولین و نه آخرین قربانیان تجاوز و آزار جنسی کودکان و زنستیزی و دخترکشی در ایران تحت حاکمیت رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و قانون اسلامی حضانت و وراثت این رژیم هستند. تحت این قوانین است که ما همه روزه شاهد جنایت پشت جنایت بدون هیچ گونه رسیدگی و پاسخگویی هستیم. قوانین ضدزن و شرعی در فقه شیعه زنان را موجوداتی میداند که فقط برای راحتی مردان به این دنیا آمدهاند.
عامل اصلی این رذالتها سلطه سرکوبگرانه رژیمی است که برای حفاظت از نظام ظالمانه سرمایهداری به قدرت رسیده است. رژیمی غرقه در فساد! فسادی که در آن نهادینه و گاه قانونی شده است. این رژیم مدافع قوانین ارتجاعی به نام قانون شرع میباشد که بر اساس آن میتوان دختر ۹ ساله را به عقد مرد ۵۰ ساله در آورد و او را متاهل کرد. به همین دلیل هم حاکمیت فاسد خود پشت این جنایتهاست.
اختلاف بین والدین را در تمام جوامع شاهد هستیم. اما در بیشتر جوامع قوانینی هم وجود دارد که در اینگونه موارد حامی حقوق مادر و کودک میباشد، نه اینکه کودک را به پدر و یا جد پدری بسپارند و دست مردان را آنقدر باز بگذارند که بدون ترس از مجازات هرچه دلشان خواست انجام دهند.
نگاهی به نمونه دیگری از این نوع جنایات به روشنی نشان میدهد که چگونه جمهوری اسلامی با قوانین ارتجاعیاش به دفاع از این وضع میپردازد.
در بهار سال ۱۳۹۹ رومینا اشرفی دختر نوجوان ۱۴ ساله به علت مخالفت پدر با ازدواجش از خانه گریخت. پلیس او را دستگیر کرد. رومینا نمیخواست به خانه برگردد اما پلیس او را به پدرش تحویل داد و پدرش به طرز هولناکی سر او را با داس برید. طبق اظهارات پدرش وقتی از او سوال شد چرا دخترت را کشتی گفت: به خاطر حفظ ناموسم که لکه دار شده بود! همچنین تاکید نمود که من قبلا تحقیق کردم و فهمیدم که در قانون مجازات اسلامی ولی دم قصاص نمیشود. به گفته مادر رومینا وقتی رئیس دادگاه از پدر رومینا پرسید اگر تو معتقد به این بودی که ناموست لکه دار شده چرا دوستپسر دخترت را نکشتی پاسخ داد اگر او را میکشتم قصاص میشدم .
این واقعیات نشان میدهد که چگونه جمهوری اسلامی به نام قوانین فقهی، مفر قانونی برای خشونت و جنایت علیه زنان ایجاد کرده و عملا دست مردان شامل پدر، برادر و شوهر را برای خشونت علیه زنان باز گذاشته است. قتلهایی که به آشکاری از حمایت غیر مستقیم حکومت برخوردار هستند.
به واقع موارد فراوانی از این نوع جنایات در کشور به غارت رفته ما وجود دارد و آمار قتلهای ناموسی، زن کشی و دختر کشی سیر صعودی دارد. آمار رسمی که در این موارد منتشر میشود همیشه مخدوش بودهاند. مطبوعات در ایران فلاکتزده ما تحت سلطه جمهوری اسلامی تحت شدیدترین سانسور قرار داشته و حق پرداختن به موضوعاتی که رژیم نمیخواهد را ندارند. بر همین اساس هم آمار واقعی هیچ وقت منتشر نمیشود اما شرایط آنچنان بحرانی است که بر اساس آمارهای غیر واقعی منتشر شده گفته میشود که در طی دو سال گذشته ۱۶۵ زن توسط مردان خانواده به قتل رسیدهاند. بنا به همین آمار در میان استانهای کشور، تهران رکوردار زن کشی بوده است. به رغم اینکه بسیاری از این قتلها گزارش و ثبت نمیشوند و یا به دلایل مختلف قتل به شمار نمیآیند.
قتل فجیع نیان دختر شش ساله بار دیگر نشان داد که تا رژیم جنایتکار و زن ستیز جمهوری اسلامی در قدرت است و با زندان و شکنجه و اعدام از نظم ظالمانه حاکم دفاع میکند، تفکر و قوانین مردسالار حاکم بر جامعه ما نیز وجود خواهد داشت و تنها با نابودی این رژیم زنستیز و دشمن آزادی و نابودی نظام سرمایهداری حاکم است که بستر و بساط ننگین جرم و جنایت و ستم علیه زنان و مردان آزادیخواه و زنستیزی و مردسالاری از بین خواهد رفت و دیگر شاهد فجایعی همچون قتل نیان دختر شش ساله نخواهیم بود.
فیروزه
بهمن ۱۴۰۳
از همین دسته
گفتگو با رفیق فریبرز سنجری درباره روزهای منتهی به قیام بهمن ۵۷ و تکوین تشکیلات چریکهای فدایی خلق ایران (۲۹)
پیروز باد مبارزات بر حق آتشنشانان کشور!
در حمایت از مبارزات کارگران و بازنشستگان شرکت مخابرات!