در تداوم مسمومیتهای زنجیرهای در مدارس دخترانه که تنها در روز چهارشنبه دهم اسفندماه، ۲۶ مدرسه در شهرهای تهران، اردبیل، شاهین شهر، کرج، و کرمانشاه را در بر گرفت، دیروز پنجشنبه ۱۱ اسفند نیز در دبیرستان دخترانه “راه زینب” اصلاندوز اردبیل بیش از چهل دانش آموز در معرض گازهای شیمیایی قرار گرفتند که به دلیل مسمومیت اجبارا به بیمارستان فرستاده شدند. علاوه بر این در این روز خوابگاه دختران دانشگاه فنی کرج نیز مورد حمله شیمیایی قرار گرفت.
حمله شیمیایی به مدارس دخترانه از ۹ آذر در قم آغاز شد و به تدریج به شهرهای دیگر از جمله ساری، اردبیل، تهران و بروجرد، تسری یافته و صدها دانشآموز را راهی بیمارستان نمود. این حملات تاکنون به مسمومیت بیش از ۹۰۰ دانش آموز منجر شده و یک دانش آموز دختر ١١ سالە ساکن قم بە نام فاطمە رضایی در اثر مسمومیت از گاز شیمیایی جان خود را از دست داده است. با این حال و در شرایطی که حتی دانش آموزان برخی مدارس اعلام کرده و تاکید کردهاند که “شیئی مانند یک نارنجک به داخل مدرسه پرتاب شده و گازی از آن خارج شده و متعاقب آن مسمومیت دسته جمعی شروع شده است”، وزیر آموزش و پرورش بی شرم جمهوری اسلامی مدعی شده که “بخش اعظم” این مشکل ناشی از “شایعات فضای مجازی” است! همچنین پس از گذشت نزدیک به چهار ماه از آغاز این حملات شیمیایی که در دو هفته اخیر شدت بیشتری پیدا کرده است، با اینکه برخی مقامات دولتی از جمله معاون تحقیقات و “فناوری” وزارت بهداشت، “عمدی” بودن حملات شیمیایی و مسمومیتها را تایید کردهاند اما معاون اول قوە قضائیه تحقیقات تاکنونی را “بی نتیجە” خوانده است.
از طرف دیگر در تلاشی عبث به منظور شانه خالی کردن نظام جمهوری اسلامی از زیر بار مسئولیت این فجایع، روزنامه شرق به نقل از یکی از آخوندهای حوزه علمیه گزارش داد که “یک گروه اسلامی” در قم مسئول این حملات میباشد. همه این واقعیتها بیانگر آنند که حتی اگر ادعای روزنامه شرق نیز پذیرفته شود و گویا “گروههای خود سر” دست به چنین جنایتی میزنند، اما در جمهوری اسلامی ارادهای برای جلوگیری از این حملات وحشیانه وجود ندارد.
چگونه است که وقتی اراده گردانندگان نظام برای سرکوب و پیگرد مخالفین ایجاب میکند نیروهای امنیتی از تخصیص هرگونه امکان مادی و معنوی از جمله هزاران دوربین تعبیه شده در سراسر شهرها برای دستگیری معترضین جنبش انقلابی ۱۴۰۱ دریغ نمیکنند اما در مورد این سلسله جنایات علیه جان مردم بی گناه، همان نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی سکوت کرده و هیچ اقدامی در جهت شناسایی و دستگیری عاملان آن صورت ندادهاند. مضافا آنکه اینگونه جلوه میدهند که گویا همه تحقیقات بی نتیجه مانده است.
اتفاقا مردم ما با اتکا به همه تجربههای موجود از جنایات این رژیم در طول ۴۴ سال و به ویژه در ۶ ماه گذشته نمیتوانند تردیدی به خود راه دهند که در پشت سر این حملههای بیولوژیک همچون نمونههای اسیدپاشی به صورت زنان در اصفهان و قتلهای زنجیرهای زنان در کرمان، خود سردمداران جمهوری اسلامی قرار دارند.
جنایت حمله به دانش آموزان دختر با گاز شیمیایی در شرایطی صورت میگیرد که سران جمهوری اسلامی چراغ سبز ارباب اعظم خود آمریکا را از زبان رابرت مالی، نماینده ویژه ایالات متحده آمریکا در امور ایران شنیدهاند که قصد آمریکا “تغییر” جمهوری اسلامی نیست. پیشتر نیز چنین ندایی را از امپریالیسم فرانسه دریافت کرده بودند. اگر دیروز همپالگیهای سفیر سوئیس در ایران یعنی خانم “نادین الیویری لوزانو” برای زنانه جلوه دادن انقلاب تودههای رنجدیده ما در مقابل دوربین گیس میبریدند و با رواج شعار بی مسمای “زن زندگی آزادی” به نوبه خود میکوشیدند خواست واقعی مردم از انقلاب خود یعنی نان، کار مسکن و آزادی را لاپوشانی نمایند؛ امروز این خانم که دولت متبوعش در ایران حافظ منافع امپریالیسم آمریکا نیز هست با سر کردن چادر مشکی (نه حتی روسری) در شهر قم در معیت آخوندهای جنایتکار حاکم به زیارت حرم میرود.
با دریافت چنین پیامهایی از قدرتهای پشتیبان جمهوری اسلامی است که این رژیم امروز با قوت قلب هرچه بیشتری وظیفه سرکوب مبارزات مردم ما را دنبال میکند.
هدف اصلی جنایت اخیر، گسترش جو ارعاب و ترس در جامعه میباشد. جمهوری اسلامی در گذشته بارها و بارها نشان داده است که برای این منظور در درجه اول زنان را مورد حمله قرار داده و سرکوبِ باز هم شدیدتر جامعه را با تشدید سرکوب زنان آغاز کرده است. سردمداران و گردانندگان جمهوری اسلامی در جریان جنبش انقلابی اخیر زخمهای زیادی از دانش آموزان مبارز ایران دریافت کردهاند، به طور مثال از دختران جوان دانش آموز که عکسهای خامنهای و خمینی را زیر پایشان لگد مال کرده و با برداشتن روسریهایشان فریاد آزادی سردادند و به هر شکل ممکن تنفر خود از رژیم زنستیز حاکم را نشان دادند.
حال این رژیم با فرستادن پیام مرگ به آنها از طریق پخش گاز شیمیایی در مدارس، چنگال زهرآلود خود را به آنها و خانوادههایشان و از این طریق به کل جامعه نشان میدهند. آنها می کوشند با نمایش سیاست مرتجعین طالبان افغانستان علیه زنان افغان، جلوگیری از حضور دختران در مدارس و خانهنشین کردن آنها را یادآوری کنند.
واضح است که این اعمال باعث نگرانی خانوادهها شده و در خدمت ایجاد رعب و وحشت در کل جامعه قرار دارد.
در حال حاضر، دست اندرکاران جمهوری اسلامی در حالی که سعی دارند آمرین و عاملان حملات شیمیایی به مدارس دخترانه را ناشناس جلوه دهند، اما تودههای مردم بی عملی و رفتار آنها در برخورد به این جنایت را نشانه آشکاری از همسویی آنها با دژخیمان مجری حمله به مدارس میدانند. به همین دلیل در تهران در برخی مدارس خانوادههای دانش آموزانی که مورد حملات شیمیایی قرار گرفتهاند، دست به تجمع زده و فریاد ” مرگ بر این رژیم کودککش” سر دادند.
چريکهای فدایی خلق ایران ضمن محکوم کردن این جنایت آشکار، سردمداران جمهوری اسلامی را مسبب واقعی تعرض شیمیایی به دانش آموزان دانسته و معتقدند که نباید این اقدام ددمنشانه را صرفا به حساب نیروهای “خود سر” و “آتش به اختیار” رژیم گذاشت و به همین دلیل هم بار دیگر تاکید میکنند که تا این دژخیمان بر سر قدرتاند مردم ما قادر به زندگی در آرامش نخواهند بود و شرط آزادی، نابودی جمهوری اسلامی و نظام سرمایهداری وابسته حاکم بر ایران میباشد؛ سرمایهداریای که جمهوری اسلامی حافظ آن میباشد و تا پابرجاست چنین رژیمهای جنایتکاری را باز تولید خواهد کرد.
جمهوری اسلامی دشمن زحمتکشان، نوکر غارتگران نابود باید گردد!
جمهوری اسلامی، ماحصل گوادلوپ ننگت باد، مرگت باد!
هر چه پر توانتر باد جنبش انقلابی تودههای تحت ستم علیه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی!
چريکهای فدایی خلق ایران
۱۱ اسفند ۱۴۰۱ برابر با دوم مارس ۲۰۲۳
از همین دسته
قتل عام دهشتناک پناهجویان افغان توسط جمهوری اسلامی محکوم است!
صهیونیسم و تشدید تنشها در منطقه!
فاجعه مرگ کارگران معدن در طبس!