به دنبال قتل ژینا (مهسا) امینی در زمان بازداشت توسط گشت ارشاد در تهران و دروغ پردازیهای جمهوری اسلامی برای لاپوشانی این جنایت فجیع شاهد موج جدیدی از اعتراضات قهرآمیز در شهرهای مختلف هستیم.
در شهرهای کردستان و تهران و اصفهان، رشت، شهرهای آذربایجان غربی و خراسان مرکزی اعتراضات توده ای بزرگی علیه این جنایت جاری است. همچنین در دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی، تربیت مدرس، امیرکبیر، بهشتی و … دانشجویان مبارز علیه این جنایت دست به تجمع زده و علیه دیکتاتوری حاکم شعارهای متنوعی دادهاند.
یکی از نکات اصلی خیزش اخیر این بوده است که در همه این موارد، مردم خشمگین علیه تمامیت رژیم دار و شکنجه شعار داده و هر کجا که توانسته اند با سنگ و چوب و در برخی موارد کوکتل مولوتف به مقابله با نیرو های سرکوب برخاسته و در بعضی نقاط ماشینها و موتورهای آنها را به آتش کشیدند. به واقع روز دوشنبه ۲۸ اردیبهشت برخی از شهر های ایران صحنه جنگی خونین بین تودههای جان به لب رسیده با مزدوران هار و وحشی جمهوری اسلامی بود.
ابعاد این اعتراضات آنچنان وسیع بوده که خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ضمن اعتراف به خیزش تودهها برای تحریف ماهیت این شورشها ادعا کرده که دانشجویان “در این تجمعات خواستار روشن شدن ابعاد” مرگ مهسا امینی شدهاند. یا خبرگزاری ایرنا از “تجمعات ۲۰۰ -۳۰۰ نفره در محدوده خیابانهای بلوار کشاورز، وصال و میدان ولی عصر” خبر داده که باعث راهبندان و ترافیک در این مناطق شده است. براساس این گزارش: “تعدادی از تجمع کنندگان شعارهای ساختارشکنانه سر دادند و برخی افراد حاضر در این تجمع نیز دست به تخریب اموال عمومی زده و به خودرو نیروهای پلیس “فراجا” حمله کردند که باعث صدمه به این خودروها شدند”. در تهران نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی با ماشینهای آب پاش و تیراندازی با تفنگهای ساچمه ای تلاش کردند مردم معترض را پراکنده کنند؛ مردمی که شعار میدادند “مرگ بر جمهوری اسلامی”، “مرگ بر اصل ولایت فقیه”، “جمهوری اسلامی نمی خوایم، نمیخوایم”، “این آخرین پیامه، هدف خود نظامه”. از دیگر شعارهایی که در تهران سر داده شد می توان از “مرگ بر دیکتاتور”، “میجنگیم، میمیریم، ایران رو پس میگیریم”، “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر”، “خامنهای ضحاک، میکِشیمت زیر خاک” نام برد.
در اصفهان نیرو های سرکوب در نزدیک سی و سه پل به سوی مردم تیراندازی کردند و در بوکان بر اثر تیراندازی این نیروها ” یک کودک شش ساله، یک دختربچه ده ساله و یک مرد ۳۷ ساله بهشدت مجروح شدهاند.” همچنین در دیواندره کردستان بر اثر تیراندازی ماموران دو نفر کشته شدند و و در دهگلان حداقل یک نفر با تیراندازی مزدوران جمهوری اسلامی به قتل رسید. برخی از گزارشات از مرگ حداقل چهار تن از تودههای به پاخاسته در اثر شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر خبر داده اند.
این اعتراضات و تلاش رژیم جهت سرکوب ددمنشانه آنها به روشنی از پتانسیل اعتراضی عظیمی خبر میدهد که پشت سد سرکوب و دیکتاتوری حکومت جمع شده است. خشمی که اگر به هر دلیلی سر باز کند و امکان رها شدن و تشکل و سازماندهی پیدا نماید جمهوری اسلامی را با همه دسته بندیهای درونیاش را به زباله دان تاریخ خواهد ریخت.
چریکهای فدایی خلق ایران ضمن حمایت و پشتیبانی از اعتراضات مردمی با توجه به این واقعیت که در چنین شرایطی نیروهای مماشات طلب با جمهوری اسلامی سعی میکنند بر موج اعتراضات و خشم و نفرت توده ها سوار شده، در تقبیح “خشونت” مردم سخن سرایی کنند و با هر چه در توان دارند بکوشند تا آنرا به بیراهه ببرند، لازم میدانند بار دیگر تاکید کنند که رهایی از ظلم و جور ستمگران حاکم وابسته به مبارزه برای نابودی جمهوری اسلامی و همه دار و دستههای درونی آن و نیرو های سرکوبگرش و مرز بندی با همه نیرو هاییست که قصد دارند با حفظ ارتش و سپاه پاسداران نظم ظالمانه حاکم را از گزند خشم مردم نجات دهند.
جمهوری اسلامی ماحصل گوادلوپ ننگت باد، مرگت باد!
جمهوری اسلامی دشمن زحمتکشان، نوکر غارتگران نابود باید گردد!
پیروز باد مبارزات توده های بپاخاسته!
چریکهای فدایی خلق ایران
۲۹ شهریور ۱۴۰۱ برابر با ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۲
از همین دسته
قتل عام دهشتناک پناهجویان افغان توسط جمهوری اسلامی محکوم است!
صهیونیسم و تشدید تنشها در منطقه!
فاجعه مرگ کارگران معدن در طبس!