ایلان ماسک در ابتدا ما را ناچار کرد تا برای “آزادی بیان” پول پرداخت کنیم. حالا او تصمیم میگیرد که چه کسی اجازه بیان را دارد.
“ناجی آزادی بیان” در حال سرکوب انتقاد از نسلکشی اسرائیل است. چیزی که او آن را “چپ بسیار افراطی” مینامد در تیررس اوست. این چپ آنچنان به طور کامل پاک میشود که یادت نخواهد آمد که زمانی وجود داشته است.
بسیاری از کاربران X، توییتر سابق، عمیقاً گمراهشده به نظر میرسند. آنها تصور میکنند که ایلان ماسک ناجی آزادی بیان است. اما او ناجی آزادی بیان نیست. او به سادگی آخرین پیشگام پول درآوردن است.
تمام علائم آبیرنگ X ـ از جمله علامت آبیرنگ من – در حال خرید دسترسی به مخاطب هستند. به همین دلیل است که ماسک گرفتن علامت آبیرنگ را بسیار آسان کرده است – و به همین دلیل است که اکنون تعداد زیادی از آنها در پلتفرم وجود دارند. اما اگر به ماسک پول پرداخت نکنید، الگوریتمها اطمینان حاصل میکنند که دسترسی شما به حداقل ممکن تنزل یابد. شما از شهرت پنجثانیهای خود محروم خواهید شد.
این به ویژه روزنامهنگاران شرکتهای بزرگ را خشمگین کرده است. در چیزی که قبلا توییتر نامیده می شد، آنها به عنوان یک حق طبیعی به مخاطبان زیادی در کنار سیاستمداران و افراد مشهور دسترسی پیدا کردند. آنها هرگز یک ریال پرداخت نکردند. آنها احساس میکردند که از آن مخاطبان بزرگ برخوردار هستند، زیرا قبلاً از مخاطبان بزرگ مشابهی در به اصطلاح “رسانههای میراثی” برخوردار بودند. آنها متوجه نبودند که چرا باید با دیگران برای شنیده شدن شروع به رقابت کنند.
در سیستم رسانهای جدید، همانند سیستم رسانهای قدیمی که قرنها وجود داشته، تقلب شد تا اطمینان حاصل شود که صدای آنها شنیده شود. یا بهتر است بگوییم این صدای افراد فوق ثروتمندی بود که حقوق آنها را پرداخت میکردند.
روزنامهنگاران مستقل، از جمله خود من، برخی از آنان بودهاند که از شبکه X ماسک سود بردهاند. اما من حتی یک دقیقه هم این اشتباه را مرتکب نمیشوم که فکر کنم ماسک واقعاً طرفدار آزادی بیان من – یا هر کس دیگری – در مقایسه با خودش است.
اینکه بتوانید برای خود مخاطب بخرید چیزی نیست که بیشتر مردم آنرا به عنوان آزادی بیان میفهمند.
شبکه ماسک به سادگی آخرین نوآوری در مدل سنتی “آزادی بیان” از روزهای بد قدیمی است، زمانی که تنها تعداد انگشتشماری از مردان بسیار ثروتمند میتوانستند برای خود دستهای اجارهای زیادی بخرند که به عنوان روزنامهنگار شناخته میشوند. مردان بسیار ثروتمندی که یک ماشین چاپ داشتند و در موقعیتی بودند که میتوانستند تبلیغکنندگان را جذب کنند.
میلیاردرها برای خرید امتیاز “آزادی بیان” دارایی اندکی پرداختند. سپس آنها توانستند صدای بسیار بزرگی را در یک بازار بسیار انحصاری برای خود تضمین کنند. من و شما اکنون میتوانیم سالی صد دلار بپردازیم و صدای بسیاربسیار کوچکی را در یک بازار بسیار شلوغ و نامتعارف از صداها برای خود بخریم.
نکته در اینجاست: سخنرانی در X هنوز یک امتیاز است – این تنها امتیازی است که اکنون میتوانید برای بهرهوری از آن پولی پرداخت کنید و مانند تمام امتیازات، با مجوز از مالک از آن برخوردار شوید. ماسک میتواند هر زمان که فکر میکند کسی یا چیزی به طور مستقیم یا غیرمستقیم به منافع او آسیب میزند، این امتیاز را از شما پس بگیرد – و او میتواند آنرا به صورت انتخابی از برخی پس بگیرد.
ماسک در حال حاضر در حال ناپدید کردن نظرات، یا نظراتی که او دوست ندارد یا آنهایی که او نمیتواند از آنها حمایت کند – روشنتر از همه، هر چیزی که بیش از حد منتقد اسرائیل است ـ، میباشد.
او کاربران را به دلیل به کار بردن شعارهایی مانند “از رودخانه تا دریا، فلسطین آزاد خواهد شد” به تعلیق تهدید کرده است؛ به عبارت دیگر، او کاربران را به دلیل خواستار پایان دادن به آنچه قضات دادگاه جهانی اخیراً به عنوان حاکمیت آپارتاید اسرائیل بر آن اعلام کردهاند، مجازات میکنند. او همچنین با میزبانی شبکه X با عنوان “استعمارزدایی” در اشاره به اسرائیل مخالف است و به طور انحرافی مدعی است که “این به معنای نسلکشی یهودیان است” – که خود این اعتراف ضمنی به این است که اسرائیلیها (نه یهودیان) مدتهاست فلسطین را استعمار کرده و فلسطینیها را پاکسازی نژادی میکنند.
لابی اسرائیل همچنین به شدت برای ممنوعیت استفاده از کلمات “صهیونیسم” و “صهیونیستها” به کاربران فشار میآورد. دیری نخواهد گذاشت کهX ، مانند متا، اینگونه کاربران را نیز سرکوب کند.
توجه داشته باشید که ممنوعیت این کلمات بحث در مورد نیروهای تاریخی خاصی که منجر به ایجاد اسرائیل به هزینه مردم فلسطین شده، یا تحلیل ایدئولوژی مشخصی که امروز پشتوانه تلاشهای اسرائیل برای ناپدید کردن مردم فلسطین است، یا توضیح اینکه رفتار غرب در این زمینه چگونه بوده است را غیرممکن میکند. از یاد نبریم که غرب برای چندین دهه در اشغال غیرقانونی اراضی فلسطینی توسط اسرائیل شریک بوده و در حال حاضر به نسلکشی فلسطینیان در غزه کمک میکند.
از دست دادن واژههای “صهیونیسم” و “صهیونیستها” از فرهنگ واژگان ما و یا بیاعتبار شدن چنین کلماتی برای هر کسی که بخواهد برخی از رویدادهای مهمی را که در حال حاضر در خاورمیانه در حال رخ دادن میباشند توضیح دهد، یک نقص جدی خواهد بود.
یوسف، کمدین مصری، یکی از تندترین و اسیدیترین منتقدان اسرائیل، به طور ناگهانی از X ناپدید شد. بسیاری تصور میکنند او به این شبکه ممنوعالورود شده است. نشریه “جروزالم پست” تاکید میکند که یوسف اندکی قبل از ناپدید شدن از شبکه X، نوشته بود: “آیا هنوز میترسید که توسط صهیونیستها یک یهودیستیز خوانده شوید؟”
در هر صورت شما شاهد خواهید بود که در طی ماهها و سالهای آینده سانسور شدیدی در شبکه X ماسک به ویژه در مورد آنچه که ماسک آنرا “چپ بسیار افراطی” میخواند برقرار خواهد شد. “چپ بسیار افراطی” از دیدگاه ماسک گروههای متفاوتی از مردم است که او در یک قالب گذاشته، گروههایی که او شخصاً نظرات آنها را دوست ندارد و یا نظراتی دارند که میتوانند به منافع تجاری او آسیب برساند.
میلیاردرها برای محافظت از آزادی بیان آنجا نیستند. آنها با توان بسیار بالای پول میلیاردر شدهاند و اینکار را با تصرف بازارها، افزایش اشتهای ما برای مصرف و با خرید سیاستمداران برای دستکاری سیستم برای محافظت از امپراتوری خود در برابر رقبا به انجام رساندهاند.
ماسک میداند که تنها مردمی که در برابر جهانی مبتنی بر سود درنده و طمع مادی مقاومت میکنند، “چپ بسیار افراطی” است. به همین دلیل است که “چپ بسیار افراطی” در تیررس هر کسی که در سیستم تقلبی ما دارای قدرت است، از میانهروها گرفته تا جناح راست، از “لیبرالها” تا محافظهکاران، از آبی تا قرمز، از دموکراتها تا جمهوریخواهان قرار دارد.
راستها و میانهروها تنها بر سر این که چگونه به بهترین شکل میتوانند توازن درنده، مصرفمحور و مخرب زیستمحیطی را حفظ کنند و در مورد چگونگی عادیسازی آن برای اقشار مختلف مردم اختلاف نظر دارند. آنها بالهای رقیب سیستمی هستند که توسط یک جریان حاکم طراحی شده است.
ماسک پیش از این خود را یک لیبرال میدید و اکنون به سمت راست ترامپ گرایش دارد. ترامپ پیش از این خود را یک دموکرات کلینتونی میدانست اما اکنون خود را …… میبیند. خُب، خودتان طبق سلیقه، جای خالی را پر کنید.
نکته این است که میانهروها و راستها، در اساس قابل تعویض هستند؛ و این امری است که از تغییر سریع لیبرالهای آزادی بیان به سمت سانسورچیان اقتدارگرا و برجایی دوباره و سریع (تظاهری) محافظهکاران از نگهبانان اخلاقی ارزشهای خانوادگی به مدافعان مبارز آزادی بیان مشخص است.
جایگاه هیچکدام از این دو را نباید ارزشی نمادین داد. هر دو زمانی که منافع آنها توسط “دموکراسی بیش از اندازه” تهدید می شود به یک اندازه اقتدارگرا هستند. تفاوتهای ظاهری آنها صرفاً رقابت برای تسلط در سیستمی است که به نفع دوجانبه آنها ساخته شده است. ما قربانیان کلاهبرداریهای آنها هستیم و برای شرکت در بازیهای آنها پول میپردازیم.
این دو قبیله هستند تا تظاهر به نبرد ایدهها، رقابت، انتخاب در زمان انتخابات و آزادی کنند. آنها دشمن یکدیگر به نظر میرسند اما زمانی که به مانعی برخورد کنند، در حمایت از الیگارشی و مخالفت با آزادی بیان واقعی، در مخالفت با دموکراسی واقعی، کثرت گرایی معنادار و یک جامعه باز متحد میشوند.
“چپ بسیار افراطی” دشمن واقعی میانهروها و راستها هستند. چرا؟ زیرا آنها تنها گروهی هستند که برای جامعهای مبارزه میکنند که در آن پول امتیاز نمیخرد، جایی که گفتار چیزی نیست که کسی بتواند مالک آن باشد.
به همین دلیل است که وقتی ماسک سرکوب خود را تشدید میکند، این “چپ بسیار افراطی” است که کاملاً پاک میشود و این پاکسازی به گونهای است که متوجه نمیشوید که از بین رفته است. به یاد نمیآورید که زمانی در آنجا حاضر بوده است.
جاناتان کوک
۲۰ آگوست ۲۰۲۴، برابر با ۳۰ مردادماه ۱۴۰۳
برگردان به فارسی از نادر ثانی
از همین دسته
مسیری که برای سوسیالیسم در روسیه طی شد! (۳)
سوریه جنگی که ماسکها در آن به کنار زده شد!
جلوهای دیگر از مواضع پرو-امپریالیستی “حزب کمونیست کارگری”