عبداله باوی
در دوره ای که دشمنان توده ها و زحمتکشان تمامی سعی خود را بکار میبرند تا انقلابیون کمونیست را از توده ها جدا کرده و این جدایی را با فریب و نیرنگ پر می کنند تا توده ها ایمان به مبارزه را از دست داده و وضعیت پر رنج را بپذیرند، انقلابیون وظیفه خود میبینند که در جدال با این فریبکاری، حقیقت و واقعیت ها را به توده ها بگویند؛ و رفیق اشرف دهقانی نیز در پی این هدف ، کتاب “چریکهای فدائی خلق و بختک حزب توده خائن” را نوشته است.
در آغاز کتاب گفته می شود که مطالب زیادی در مورد حزب توده تحت عنوان هفتادمین سالگرد تاسیس آن منتشر شدند و باز دشمن در پی آن است که دوباره مارکسیسم را با نام حزب توده عجین کند، و رفیق دهقانی در نوشته خود بطور مستند وقایع دهه ۲۰ و ۳۰ را توضیح داده و با بررسی اعمال حزب توده و با ذکر اسنادی، بی اعتنایی کامل حزب توده نسبت به منافع طبقه کارگر و چرایی عجین شدن لفظ خیانت با نام حزب توده را توضیح میدهد.
بررسی واقعیت های جامعه در دهه 20 و 30 بطور دیالکتیکی به فهم درست از ماهیت واقعی حزب توده در میان نیروهای چپ کمک میکند و این همان چیزی است که بنیانگذاران سازمان چریکهای فدایی خلق ایران تمامی تلاش خود را بکار بردند تا ضمن افشای ماهیت حزب توده، با ترسیم خطی قاطع و کاملاً شفاف بین کمونیسم راستین و کمونیسمی که با حزب توده شناخته میشد به این شناخت کمک کنند.
بخشی از کتاب به چگونگی تشکیل سازمان چریکهای فدایی خلق ایران اختصاص دارد زیرا سازمان خود در نبرد با حزب توده و افکار “توده ای” امکان یافت تا به ضرورت مبارزه مسلحانه برسد. تا آن دوره گرچه حزب توده در جامعه حضور نداشت ولی افکار توده ای همچنان بر افکار بسیاری از “تجمعات ساده” کمونیستی حاکم بوده و بر شیوه مبارزه آن ها هم اثر میگذاشت. این شیوه که همانا شیوه مسالمت آمیز بود در جامعه سرمایه داری وابسته و دیکتاتوری، سترونی کامل خود را نشان داده بود. در این کتاب رفیق دهقانی در مورد تشکیل سازمان چریکها و چگونگی دوره بررسی تئوریک جامعه برای درک چارچوب تاریخی ـ اجتماعی سیستم حاکم و رسيدن به يک بينش انقلابی و درک ضرورت مبارزه مسلحانه مینویسد و نشان می دهد که چگونه آن ها با مطالعه کامل جامعه خود در یک دوره تاریخی مشخص به این نتیجه منطقی رسیدند که در شرایط دیکتاتوری، وظیفه انقلابیون برای ارتباط با توده ها مبارزه مسلحانه است، وظیفه ای که چريکهای فدائی در سیاهکل به مرحله عمل درآوردند ، و از همان روز آغاز سیاهکل، وظیفه ای که حزب توده برای خود تعیین کرد، مبارزه با این انقلابیون بود، و این است که حزب توده و “توده ای” جماعت مطلوب دشمنان توده ها بودند.
بخشی دیگر از این کتاب به بررسی چگونگی نفوذ اپورتونیسم به درون سازمان چریکهای فدائی خلق اختصاص داده شده است. در جريان قیام بهمن، رهبری “سازمان چریکهای فدائی خلق ایران” که از اپورتونیست ها تشکیل شده بود، با پناه بردن به نظرات رفیق جزنی و رد نتایج منطقی تحلیل های بنیانگذاران سازمان، سعی به نزدیکی به حزب توده کردند و از درون سازمان چریکهای فدایی با شیوه اپورتونیستی خود با افکار انقلابی مبارزه کرده و به عملکردهای سازشکارنه دست زدند. همه اینها اثرات ناگواری در جنبش بجا گذاشت. این سازمان در روند سازشکاری های خود با رژیم جمهوری اسلامی به انشعاب کشانده شد و بخشی از آن در وجود “اکثریت” به همراهی با حزب توده ادامه داده و در اين راه تا پابوسی ارتجاع حاکم و همکاری با سرکوبگران مردم پيش رفت. در این کتاب رفیق دهقانی نشان میدهد که “اکثریت” جلوه دیگری از سیاست های حزب توده با نامی دیگر بود که منافع سیاسی خود را تنها در خیانت به زحمتکشان میدید، سیاستی که به فریبکاری و جنایت حاکمان کمک کرده و بقای آن ها را برای مدتی تضمین کرد، و نتیجه این سیاست بردن تاریخ به عقب و به زندان کشاندن و اعدام هزاران آزادیخواه بود.
آنچه خواندن این کتاب را لازم میکند بررسی و شناخت جامعه در دهه 20 و 30، کودتای 28 مرداد 32 و سیاست های حزب توده در برابر این کودتا، و مبارزات ایدئولوژیک بر سر مهمترین مسائل جنبش در سال های بعد از آن است و اینکه چگونه انقلابیون کمونیست در شرایط بسیار سخت دیکتاتوری در پی پیدا کردن راهی برای متشکل کردن پرولتاریا به صورت طبقه و سرنگون ساختن بورژوازی وابسته بودند.
درود بر همه مبارزین و انقلابیونی که در اثر خیانت های حزب توده و “اکثریت” جان باختند
ژوئن 2012
از همین دسته
نگاهی بر یک “ارزیابی” از جنبش 1401!
صهیونیسم و تشدید تنشها در منطقه!
فاجعه مرگ کارگران معدن در طبس!