اشرف دهقانی
درود و تهنیت به مردم مبارز و آزادیخواه ایران!
درود و تهنیت به مردمی که با عدم شرکت خود در مضحکه انتخاباتی رژیم جمهوری اسلامی یک بار دیگر و اینبار در سطحی هر چه گستردهتر شدت خشم و نفرت خود از این رژیم جنایتکار و خدمتگزار سرمایهداران را بر همگان آشکار ساخته و مشت محکمی بر دهان یاوهگوی مبلغین انتصابات اخیر زدند. این مقابله قاطعانه و جانانه با رژیمی که حتی اعدام و شکنجه تودهها را جهت ایجاد رعب و وحشت در جامعه در ملاء عام به نمایش میگذارد، و در چنین شرایطی پلیس یعنی نیروی انتظامیاش رسما اعلام می کند تبلیغ جهت عدم شرکت در انتخابات جرم تلقی میشود، بیانگر شجاعت و بیباکی تودههای جان به لب رسیده ماست که با جسارت تمام بر همگان آشکار میسازند که قاطعانه خواهان سرنگونی دیکتاتوری حاکم میباشند. چنین قاطعیت و شجاعتی بیانگر خشم و نفرت شدید تودههای ستمدیده ما از رژیم جمهوری اسلامی و دستآورد مبارزات متداوم آنها علیه این رژیم میباشد؛ رژیمی که ماحصل کنفرانس امپریالستهای غرب در گوادلوپ بوده و درست به خاطر حفط منافع امپریالیسم در ایران و سرمایهداران وابسته به آنها فقر و فلاکت گسترده و دیکتاتوری عنانگسیخته و سرکوب وحشیانه هر نوع حرکت مبارزاتی را در طول همه عمر ننگین خویش به مردم ما تحمیل کرده است.
دستاندرکاران جمهوری اسلامی تصور میکردند که با توسل به جنایت و سرکوب وحشیانه تودهها در جریان قیامهای دلیرانه خلق ما در دی ۹۶ و آبان ۹۸ بر عمر ننگین رژیم خود میافزایند، غافل از این که با خونهائی که آنان از فرزندان مبارز ما بر زمین ریختند راه سرنگونی خویش را هموار و مرگ محتوم خویش را نزدیکتر ساختهاند. امروز همگان شاهدند که مردم آگاه و مبارز ایران از خون جگرگوشههای خود که به دست نیروهای مسلح این رژیم- از ارتشی گرفته تا پاسدار و بسیج و نیروی انتظامی- بر زمین ریخته شد، با شجاعت و جسارت تمام پرچمی برای تداوم مبارزات خود تا سرنگونی کامل جمهوری اسلامی و تحقق خواستهای بر حق خویش ساختهاند. امروز در تداوم مبارزات کارگران و زحمتکشان و دیگر اقشار خلق ما شرایطی به وجود آمده است که حتی کسانی که علیرغم همه مخالفتهایشان با جمهوری اسلامی اما به دلیل خصلت سازشکارانه خویش به پای صندوقهای رأی میرفتند به تحریم انتخابات دست زدند. حتی در میان وابستگان به رژیم نیز ندای مخالفت بلند گشته و آنها نیز فریبکارانه برای همراه نشان دادن خود با تودهها از عدم شرکت در انتخابات سخن گفتند. همه این واقعیات نشاندهنده اوضاع بسیار وخیم و بحرانی جمهوری اسلامی میباشد. این رژیم که در دهه ۶۰ حتی نوکرانی چون اکثریتیها و تودهایها را علیرغم همه شراکت و همکاریشان در سرکوبهای خونین تودهها، از دم و دستگاه خود راند، امروز خود را در چنان شرایط مرگبار و چنان خوار و ذلیل میبیند که حتی به مدیحهسرائی یکی از منفورترین و رسواترین چهره از آنان یعنی فرخ نگهدار نیز، نیاز پیدا کرده است.
بالاخره در انتخابات مهندسی شده امسال رئیسی، قاتل معروف، رئیسجمهور اعلام شد. میدانیم که در جمهوری اسلامی نه فقط شخص رئیس جمهور پیشاپیش از طرف خود گردانندگان رژیم و با تأئید رأس دیکتاتوری یعنی خامنهای منصوب میشود، بلکه ارقام اعلام شده به عنوان رأی مردم نیز به دست خود آنان تعیین میگردد. این بار نکته قابل توجه آنجاست که این رژیم که همواره اعلام میکرد بیش از ۷۰ درصد در انتخاباتاش شرکت کردهاند این بار در اوج ورشکستگی و بیپایگی، رقم خود ساختهشان را با وقاحت ذاتی خود ۴۸.۸ اعلام کردند و تعداد آراء برای رئیسی را نیز ۱۷ میلیون عنوان نمودند.
اگر چهار سال پیش با لولوی رئیسی به ریاستجمهوری روحانی تداوم دادند، امسال دست به گریبان چنان شرایط وخامتباری هستند که مجبور شدهاند خود لولو را بر سر کار آورند. اما باید به خاطر سپرد که رئیس جمهور در رژیم دیکتاتور حاکم آنطور که خاتمی در دوره ریاستجمهوریاش اقرار کرد، در بهترین حالت «تدارکاتچی»ای بیش نیست. بنابر این، اکیداً لازم است به این واقعیت توجه داشت که در اوضاعی که جمهوری اسلامی بهمثابه یک رژیم وابسته به امپریالیسم مجبور است کماکان سیاستهای دیکته شده از طرف بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول را به نفع امپریالیستها و سرمایهداران وابسته ایران تداوم دهد، رئیسی نیز در مقام یک تدارکاتچی، پیشبرنده برنامههای ضدخلقی در چهارچوب همین سیاست تجاوزگرانه امپریالیستی خواهد بود. تفاوت رئیسی با دیگر مهرههای ضدخلقی در آن است که چهره قاتل و جنایتکار او با شرایط مصیبتباری که امروز جمهوری اسلامی در آن گرفتار آمده بیشتر انطباق دارد. چرا که این رژیم در جهت حفظ خود و خدمت به ارباباناش بیش از پیش بر شدت فشار بر کارگران و زحمتکشان خواهد افزود و در نتیجه فقر و فلاکت دامنه گستردهتری یافته و اعتراضات تودهها نیز گستردهتر خواهد شد. در چنین اوضاعی، رژیم دیکتاتور حاکم با درماندگی راهی جز شدت دادن به آهنگ سرکوبهای خشن و عریان خویش در مقابل خود ندارد. اما در این پروسه، رئیسی که امروز بهعنوان لولو جلوه داده شده فردا در نزد تودهها به عنصری خوار و ذلیل و مترسکی پوشالی تبدیل خواهد شد.
واقعیت این است که در جامعه ما یک جنگ طبقاتی تمام عیار در جریان است که در یک طرف آن خلق ما یعنی کارگران و زحمتکشان و دیگر تودهها ستمدیده در شهر و روستا قرار دارند و در طرف دیگر امپریالیستها و سرمایهداران وابسته به آنها هستند که در حال حاضر از طریق رژیم جمهوری اسلامی با اتکاء به ارتش و سپاه پاسدارن و دیگر نیروهای مسلح خود بر جامعه ایران حکومت میکنند. سرنوشت تودههای دربند ایران، نه در صندوقهای مارگیری انتخاباتی، بلکه در میدان جنگ بین این دو طرف تعیین میشود.
امروز هر چند رژیم با توجه به رو شدن دست خود در میان وسیعترین نیروهای مردم و به دلیل بحران و تشنج در میان مهرههای خود در یکی از بدترین شرایط موجود به سر میبرد، ولی در جنگ طبقاتی جاری آنها از نیروی مسلح و مجهز برخوردار هستند. آیا در مقابل قدرت حاکم متکی بر این نیروهای مسلح ضدخلقی هیچ راهی در مقابل مردم ما نیست؟ تجربه نشان میدهد که کارگران و دیگر تودههای ستمدیده ایران تنها با ایجاد تشکلهای مسلح و دست زدن به جنگ چریکی میتوانند به مصاف دشمنان خود بروند. آنها با تداوم یک مبارزه مسلحانه انقلابی در مسیری هرچند طولانی میتوانند به تدریج توازن قوا را به نفع خود تغییر داده و بالاخره پیروزی خود بر دشمنانشان را تضمین نمایند. این راه اصلی مبارزه است و مبارزات مردم ما در اشکال مختلف که تا کنون جریان داشته است میتواند با تداوم خود در خدمت به ثمر رساندن این راه اصلی قرار گیرد.
بیشک از دل مبارزات تودههای دلیر و آگاه ایران فرزندان راستین خلق همچون چریکهای فدائی خلق در دهه ۵۰ به پا خاسته و با مبارزات دلیرانه خود اوضاع وخامتبار جمهوری اسلامی را وخیمتر و سرنگونی آن را تسهیل خواهند نمود. اما همواره باید به یاد داشت که دشمنان اصلی ما امپریالیستها و سرمایهداران وابسته ایران هستند و راه رهائی ستمدیدگان ایران از مظالمی که این سرمایهداران خارجی و داخلی از کانال رژیم دستنشانده خود بر آنها اعمال میکنند در گرو مبارزه مسلحانه تودهای است که پیشروان جامعه با جنگ چریکی آن را شروع میکنند. این، تنها راه پیروزی انقلاب مردم تحت ستم ما علیه دشمنان خود میباشد.
مطلبی که در آخر باز قابل تأکید است این میباشد که راه رهائی مردم ما نه امروز و نه فردا از صندوق رأی و انتخابات نمیگذرد. این را نه فقط تجربه انتخابات جمهوری اسلامی بلکه تجارب مشابه در کشورهای تحت سلطه دیگر نظیر ایران نیز به اثبات رسانده است.
نه به جمهوری اسلامی، نه به سیستم سرمایهداری، نه به ارتش ضدخلقی!
جمهوری اسلامی دشمن زحمتکشان، نوکر غارتگران نابود باید گردد!
جمهوری اسلامی، ماحصل گوادلوپ ننگت باد! مرگت باد!
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق به رهبری طبقه کارگر!
برقرار باد سوسیالسم، زنده باد کمونیسم!
اشرف دهقانی
۳۰ خرداد ۱۴۰۰ / ۲۰ ژوئن ۲۰۲۱
از همین دسته
صهیونیسم و تشدید تنشها در منطقه!
فاجعه مرگ کارگران معدن در طبس!
مقایسه سازمان مجاهدین دهه 50 و حماس!