در ۲۲ و ۲۳ آذر (۱۴۰۰) بخش بزرگی از معلمان کشور در استانهای مختلف جهت پیگیری مطالبات بر حق خود دست به تجمع زدند.
برای نمونه در تهران روز ۲۲ آذر آنها در مقابل مجلس شورای اسلامی جمع شده و خواهان روشن شدن و تصویب طرح رتبهبندی معلمان و همسانسازی واقعی شدند. اما نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با وحشیگری تمام به تجمع معلمان در مقابل مجلس حمله کرده و تعدادی از فعالین این اعتراض را بازداشت نمودند.
اعتراضات معلمان در هر استان در حالی که خواست معین و واحدی دارند ولی در هر جا به شکل خاصی برگزار میشود. در اکثر این تجمعات شاهد حضور گسترده معلمان زن هستیم و سخنگوی برخی از این تظاهرات نیز زنان میباشند. در شهرهایی معلمان آهنگها و سرودهایی سر میدهند تا اعتراض خود به وضع موجود را بیان کنند. تعداد معترضین در شهرهای مختلف متفاوت است. در این میان جمعیت تظاهر کننده در شیراز به طور چشمگیری انبوه بود.
حقیقت این است که جمهوری اسلامی با پیشبرد سیاستهای ضد مردمیاش اکثریت معلمان سراسر کشور را در شرایطی قرار داده که زندگی آنها از خط فقر هم با فاصله فاحشی پایینتر قرار گرفته است؛ و در سختترین و دشوارترین شرایط ممکن به سر میبرند. گرانی و فقر و تورم روزافزون و شرایط بد آموزشی و صدها مشکلات و مصائب دیگر چنان این قشر زحمتکش را احاطه کرده است که برای آنان چارهای جز مبارزه برای دستیابی به حقوقهای تامین کننده زندگی باقی نمانده است. این در حالی است که رژیم فاسد حاکم هر گونه تلاش برای تجمعات مسالمت آمیز و به وجود آوردن تشکلهای صنفی برای پیگیری ابتداییترین حقوق معلمان را به شدت در هم میکوبد تا جایی که بسیاری از معلمان مبارز و آزادیخواه را به جرم پیگیری حقوق عادلانه اخراج یا به زندان انداخته است.
معلمان در شرایطی که رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی طبق روال همیشگیاش به جای رسیدگی به مطالبات بر حق معلمان به تهدید و دستگیری و زندان و سرکوب متوسل میشود، در شرایطی که اعتراضات بر حق آنان با خطر اخراج از کار و دستگیری و زندان همراه است اما باز با جسارت به صحنه مبارزه آمده و ضمن تجمع به پیگیری مبارزات و خواستههایشان میپردازند. این واقعیت بیانگر آن است که تحت شرایط ظالمانه حاکم معلمان جانشان به لب رسیده و تحت شدیدترین فشارها قرار دارند.
تجمعات و اعتراضات کنونی معلمان که در ادامه تجمعات قبلی آنها در ۱۱ آذرماه امسال صورت گرفته است به روشنی نشان میدهد که جمهوری اسلامی تاکنون گامی در جهت تحقق مطالبات معلمان برنداشته است. در این حرکت سراسری بخش بزرگی از معلمان کشور در استانهای کردستان، خوزستان، آذربایجان غربی و شرقی، اصفهان، تهران، اردبیل، سیستان و بلوچستان، لرستان و کلا در بیش از ۱۱۰ شهر به اعتراض برخاستهاند. در این تجمعات اعتراضی اصلیترین خواستههای معلمان اجرای کامل رتبه بندی، پرداخت حقوقهای عقب افتاده، افزایش حقوق، آزادی معلمان زندانی، لغو خصوصی سازی آموزش و پرورش و اجرای کامل همسانسازی حقوق بازنشستگان، رفع تبعیض و … اعلام شده است.
یکی از برجستگیهای مبارزات معلمان مانند مبارزات دیگر اقشار و طبقات جامعه در سالهای اخیر حضور چشمگیر معلمان زن مبارز در صف اول مبارزات و اعتراضات میباشد. در اکثر ویدیوها و فیلمهای منتشر شده از اعتراضات معلمان این واقعیت به وضوح دیده میشود که چگونه زنان معلم مبارز عهدهدار سازماندهی و سر دادن شعارها و حرکتهای اعتراضی در این تجمعات بودهاند و یا با سخنرانیهای آگاهانه خود شرایط زندگی و کار هزاران معلم را تشریح میکنند.
نگاهی به برخی از شعارهایی که در اعتراضات سراسری اخیر معلمان فریاد زده شده مطالبات معلمان را با وضوح بیشتری به نمایش میگذارد. به عنوان نمونه “اجرای رتبه بندی، بدون هیچ قید و بندی”، “صدا و سیما کجاست، صدای ما بی صداست”، “وعده زیاد شنیدیم، عدالتی ندیدیم” و با توجه به زندانی کردن معلمان معترض توسط وزارت اطلاعات رژیم حاکم شعار “معلم زندانی آزاد باید گردد!” از جمله شعارهایی است که در تجمع معلمین شینده میشود. همچنین در برخی از پلاکاردهایی که اعتراض کنندگان به همراه داشتند چنین خواستهایی دیده میشود “جای معلم در زندان نیست”، “معلم بیدار است، از تبعیض بیزار است”، “نه تدریس، نه سازش، رتبه بدون خواهش”، “رتبه بندی پوشالی نخواستیم”، “اجرای همترازی بدون حقهبازی”، “مدعی عدالت، خجالت.”، “این همه بی عدالتی هرگز ندیده ملتی”، “فرهنگیِ آزاده، چاره ما فریاده”، و پلاکاردهای بسیار دیگری که همگی نمایانگر اعتراض به حقوق ناچیز معلمان و فقر و خفقان حاکم در جامعه میباشد.
معلمان برای تامین زندگی خانوادهشان و شرایط بد معیشتی از دیرباز تا آنجا که مقدور بوده به انجام شغل دوم و حتی سوم پرداختهاند. در چنین اوضاعی آنها میبینند که در حالیکه نور چشمیهای سردمداران جمهوری اسلامی در ناز و نعمت به سر میبرند آنها به قول یکی از معلمان معترض در وسط ماه توانای خرید حتی یک شانه تخم مرغ را هم ندارند. معلمان فاصله طبقاتی و شکاف وحشتناکی که بین صاحبان ثروت و بخش عظیم تودهها از کارگران و کارمندان و قشرهای زحمتکش دیگر در جامعه به وجود آمده است را به خوبی میبینند. از مشکلات دیگر معلمان کشور جدا از فقر، گرانی، تورم و غیره میتوان به کلاسهای پر تعداد شاگردان، ناامن بودن ساختمان کلاسها، عدم امکانات اولیه آموزشی، به روز نبودن امکانات آموزشی برای معلمان و غیره اشاره کرد.
امروز معلمان مبارز سراسر کشور با وجود تمام محرومیتها و کمبودهایی که با آنها مواجهاند، برای تحقق خواستههای بر حق خویش همچنان پرچم مبارزه را برافراشته نگه داشتهاند، آنهم در شرایطی که میدانند که جمهوری اسلامی جهت حفظ این شرایط ظالمانه با اعمال دیکتاتوری عریان پاسخ خواستههای بر حق این تودهها را جز با سرکوب نمیدهد و با زبان گلوله با مردم سخن میگوید. با این حال آنها نشان میدهند که به این سخن صمد بهرنگی معلم کمونیستی که از تبار مبارزین راستین چريکهای فدایی خلق بود باور دارند که “همهاش که نباید ترسید، راه که بیافتیم ترسمان میریزد” …
برخی از سخنان معلمان مبارز را به طور خلاصه در اینجا ذکر میکنم. در جریان اعتراضات معلمان در شیراز یکی از سخنرانان با تاکید بر اینکه اگر خواستههای معلمان محقق نشود در هفتههای پیش رو تصمیمهایی گرفته خواهد شد که برای پیکره آموزشی اثرات بد و ناگواری خواهد گذاشت مسئولین آموزش و پرورش را به پاسخگویی فرا خواند.
در اهواز معلمان خواستار افزایش حقوقشان به بالای خط فقر شدند و فریاد میزدند: مشکل ما حل نشه کلاسها تعطیل میشه”.
در یکی از سخنرانیها یکی از زنان مبارز و معترض در رابطه با قانون اساسی سخنانی ایراد کرد که با استقبال کامل تجمع کنندگان روبهرو شد. وی با استناد به قانون اساسی دست اندرکاران رژیم جمهوری را محاکمه و محکومیتشان را آشکار ساخت. او چنین گفت: اگر کسی اخلال در امنیت ملی کرده، اگر کسی تشویش اذهان عمومی کرده، اگر کسی این قانون رو زیر پا گذاشته، نیروهای امنیتی و انتظامی اگر میخوان اون فرد رو دستگیر کنن من آدرس مستقیم بهشون میدم: تهران- میدان بهارستان-مجلس شورای اسلامی”. و در ادامه با اشاره به صحبتهای نماینده مجلس ارتجاع اضافه کرد “اون نمایندهای که میگه اجرای رتبهبندی بار مالی داره و باعث افزایش تورم میشه، اون اخلال در امنیت ملی میکنه چون اون ما رو عصبانی میکنه، ما بیکار نیستیم هر پنچشنبه بلند شیم بیایم اینجا تجمع کنیم”.
بدون شک رهایی از زندگی اسارتبار کنونی و دستیابی به فردایی آزاد و دمکراتیک که در آن معلمان از یک زندگی شایسته برخوردار شده و قادر به تربیت آزادانه نسل جوان گردند در گرو مبارزه جهت سرنگونی جمهوری اسلامی و پایان دادن به سلطه امپریالیسم در جامعه میباشد، امری که به اتحاد همه رنجدیدگان تحت رهبری طبقه کارگر وابسته است.
با آگاهی به این واقعیات معلمان مبارز در مییابند که در مقابل دشمن تا بن دندان مسلح، تسلیح تودهها امری اجتناب ناپذیر در جهت سرنگونی رژیم حاکم و از بین بردن سیستم سرمایهداری و پایان دادن به هرگونه نفوذ امپریالیسم در ایران میباشد. چرا که بدون چنین امری امکان تحقق خواستههای بر حق و عادلانه و انقلابی تودهها و معلمان وجود نخواهد داشت.
پیروز باد مبارزات معلمان ایران!
مرگ بر رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی
اکبر نوروزی
آذرماه ۱۴۰۰
از همین دسته
جلوهای دیگر از مواضع پرو-امپریالیستی “حزب کمونیست کارگری”
دربارهی انقلاب ما! (لنین)
حماس و بنیادگرائی اسلامی ابزاری در دست امپریالیسم (*)