خروج سریع ارتش آمریکا از افغانستان و قدرتگیری دو باره دار و دسته تروریست و اسلامگرای مرتجع طالبان آنهم در بستر چند سال مذاکره با آمریکا در قطر برای خیلیها این پرسش را طرح نمود که چرا امپریالیسم آمریکا که با توجیه مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی اسلامی در اکتبر سال ۲۰۰۱ مبادرت به لشکرکشی به افغانستان و اشغال این کشور نموده بود بعد از بیست سال اشغال این کشور و جنگ با طالبان، سر آخر قدرت را دو دستی تحویل طالبان داد. به واقع چرا در آغاز طالبان را ازقدرت ساقط نموده بود و امروز بعد از بیست سال جنگ به همین سادگی بار دیگر قدرت را به آنها تحویل داد. و مهمتر اینکه ارتشی کاملا تجهیز شده با سلاحهای آمریکایی را در اختیار آنها گذاشت. مفسرین بیشماری در باره چرایی این جنگ و همچنین مخارج سنگینی که دولت آمریکا در این جنگ متحمل شده بود نوشته اند: رسانههای حاکم کماکان تلاش میکنند اهداف پلید ارتش آمریکا را در هاله ای از ابهامات در مورد اهداف بشر دوستانه ای که با شکست مواجه شد در افکار عمومی جا بیاندازند و عقب ماندگی مردم افغانستان و فساد دولتهای دست نشانده در این کشور را دلیل اصلی این “شکست” قلمداد کنند. جنگ افغانستان که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰ بر اساس آخرین آمار ۲،۲۶ تریلیون دلار یا به عبارتی روزانه ۳۰۰ میلیون دلار برای آمریکا هزینه داشته و طی آن بیش از ۲۵۰۰ سرباز آمریکایی کشته و بیش از ۲۰ هزار نفر زخمی و معلول به جا گذاشته در شرایطی از سوی آمریکا پایان یافته اعلام میشود که این کشور ظاهرا به هیچیک از اهداف ادعایی خود نرسیده است. به همین دلیل هم در رسانهها شاهد تحلیلهایی هستیم که بدون توجه به نقش امپریالیسم آمریکا در قدرتگیری دو باره طالبان از “شکست” آمریکا در افغانستان سخن میگویند و به خصوص از به هدر رفتن میلیونها دلاری که آمریکا در جنگ خود در این کشور خرج کرده نام می برند.
بر هیچ انسان آگاهی پوشیده نیست که مهمترین هدف جنگهای امپریالیستی را باید در منافع اقتصادی آنها برای سرمایهداران جستجو کرد. اما آیا آنطور که رسانهها و از جمله رسانههای آمریکا تبلیغ میکند ۲،۶ تریلیون دلار از ثروت آمریکا که در جنگ افغانستان خرج شده بر باد رفته است؟ جنگ افغانستان که حاکمیت آمریکا در تبلیغات خود آنرا جنگ دائمی مینامید از آغاز با اتکای کامل ارتش آمریکا بر شرکت و نظارت مستقیم بخش خصوصی سرمایهدارهای آمریکایی شکل گرفت. از ۵ تریلیون دلار هزینه ای که مجموعا جنگ عراق و افغانستان در بر گرفت قسمت اعظم این هزینه به شرکتهای خصوصی تعلق یافت که کارکنان آنها حداقل در افغانستان دو برابر نیروی ارتش آمریکا در این کشور بودند؛ شرکتهایی چون بویینگ، لاک هید مارتین، جنرال داینمیک، ری تان، داین کورپ، آکادمی -که نام جدید همان بلک واتر معروف می باشد-، بلک اند وی تک و همچنین اکسان موبیل که همه این شرکتها از قِبَلِ این جنگ سودهای نجومی را در این سالها به حساب خود واریز نمودند. به عنوان نمونه اگر فردی در سال ۲۰۰۱ ده هزار دلار از سهام لاک هید مارتین را خریداری کرده بود امروز ارزش آن ۱۰۰ هزار دلار میباشد. وزارت دفاع آمریکا خود تایید میکند که از سرویسهای بیش از ۲۷ هزار شرکتهای پیمانکاری آمریکایی در این جنگ استفاده کرده است. در جنگ عراق و افغانستان تعداد پرسنل شرکتهای خصوصی پیمانکاران نظامی دو برابر نیروهای ارتشی بوده است. در تحقیقاتی که در سال ۲۰۰۸ انجام گرفت نشان داده شد که حداقل ۴۰ در صد پولی که از طرف آمریکا یا اروپا به جنگ در افغانستان اختصاص داده شده بود به شکل پرداخت هزینه به جیب خود کمپانیهای مربوطه به همان کشور بازگشته اند.
این گزارش توضیح میدهد که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۰ تنها ۱۲ در صد از بودجه ای که آمریکا برای بازسازی افغانستان در نظر گرفته بود به دولت افغانستان پرداخت شده که از مجموع این رقم هم فقط در یک نمونه ۱،۴ بیلیون دلار به کمپانی ساختمانی لوییس برگر در نیوجرسی بر میگردد که قرار بوده مدرسه و کلینیک در افغانستان بسازد!
بنابراین چه کسانی برندگان واقعی این جنگ که منجر به کشته و بی خانمان شدن هزاران هزار افغان شده است می باشند؟ بدون کوچکترین شکی باید گفت شرکتهای بزرگ سرمایهداری که بزرگترین حامیان مالی دولتهای آمریکا در هر دو حزب میباشند؛ شرکتهایی که با حمایتهای مالی خود انتخابات آمریکا را رقم میزنند. همزمان بر طبق گزارشی در واشنگتن پست گفته میشود که از بودجه ۱۰۶ بیلیون دلاری پنتاگون در افغانستان ۴۰ در صد از آن به جیب جنایتکاران طالبان و حاکمیت فاسد و دستنشانده در افغانستان واریز شده است، سیاست کثیفی که امروز جز فقر و گرسنگی و بیخانمانی و آوارگی برای مردم زحمتکش افغانستان ثمری دیگر به جا نگذاشته است. سیاستی که بر مبنای آن امروز طالبان با دستی باز مجهز به آخرین سلاحهای نظامی آمریکایی و با بودجه ای کلان در عمل، وظیفه سرکوب مردم افغانستان را برای یک دوره دیگر در دستور کار قرار داده است.
سارا نیکو
اسفند ۱۴۰۰
متن کامل با فرمت پی دی اف
از همین دسته
مسیری که برای سوسیالیسم در روسیه طی شد! (۳)
سوریه جنگی که ماسکها در آن به کنار زده شد!
جلوهای دیگر از مواضع پرو-امپریالیستی “حزب کمونیست کارگری”