پس از پایان رسمی نمایشات انتخاباتی جمهوری اسلامی در روز گذشته که پس از مرگ رییسی جلاد در اثر سقوط هلیکوپتر برای معرفی جانشیناش برگزار شد، مسعود پزشکیان توسط وزیر کشور به عنوان “برنده” این انتصابات حکومتی معرفی شد.
اگر چه ابعاد ورشکستگی و رسوایی نمایشات انتخاباتی اخیر در میان مردم ستمدیده ما آنقدر عیان بود که حتی خود رهبر رژیم نیز مجبور به اعتراف به “مشارکت پایین” تودهها گردید، در پایان این انتصابات حکومتی ادعا شد که نزدیک به ۵۰ درصد رای دهندگان در این خیمه شببازی شرکت کردهاند. این ادعا با توجه به گزارشات عینی رسیده از داخل، دروغین و پوچ بودناش برای هر انسانی که چشمی برای دیدن حقیقت و گوشی برای شنیدن آن داشته باشد، هویداست. واقعیت این است که تودههای مبارز و انقلابی ایران که هنوز در حال التیام از زخمهای هولناک ناشی از سرکوب خونین خیزش تودهای خود توسط رژیم دار و شکنجه جمهوری اسلامی با تمام دار و دستههای درونیاش هستند، تودههای به جان آمدهای که با هر آنچه داشتند برای از ریشه کندن این رژیم و نظام حاکم برخاستند و جانهای شیفته بیشماری را در جنبش انقلابی سال ۱۴۰۱ خود علیه ظلم و استبداد فدا کردند، هیچ اعتمادی به چنین نمایشات انتخاباتیای نداشته و بارها اعلام کرده بودند که “رای من سرنگونی ست”.
تجربه ۴۵ سال حاکمیت دار و شکنجه جمهوری اسلامی در هیاتهای مختلف، به مردم آگاه و مبارز ما ثابت کرده که بهبود وضع زندگی و رهایی آنها از کانال صندوقهای خیمهشب بازی دیکتاتوری حاکم نمیگذرد. اما دستگاههای تبلیغاتی رژیم با بیشرمی و دروغگویی ذاتی خویش به طور شبانهروزی به تبلیغ و تطهیر چهره سیاه یکی از کاندیداهای تایید شده که پاسداری از دهه خونین ۶۰ میباشد که به مقام وزارت هم رسیده بود، یعنی پزشکیان پرداختند و او را به عنوان یک مهره “اصلاحطلب” و “معتدل” در مقابل چهره سیاه دیگر یعنی جلیلی تبهکار گذارده و کوشیدند عده بیشتری را با این تاکتیک نخ نما شده “اصلاح طلب” بهتر از “اصولگرا”ست به پای صندوقهای شعبدهبازی خویش بکشانند. این در حالی بود که خیابانها و دیوارهای بسیاری از شهرها از شعار “اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا” پوشیده شده است. به رغم این واقعیات، پس از اعلام نتایج انتخابات رسانههای دشمن با هیاهو در مورد پیروزی پزشکیان و “شادی” تودهها تبلیغ کرده و با برخورداری همه جانبه از تبلیغات رسانههای امریالیستی حامی رژیمشان که اکنون در همه جا برای تحمیق افکار عمومی و فضا خریدن برای رژیم سرکوبگر و وابسته به خود در ایران مشغول تبلیغ در مورد “میانهروی” و “اعتدال” پزشکیان و امکان پیشرفت و تغییر در زندگی وحشتناک تودهها توسط وی هستند، فریادهای “پیروزی مردم” و “شکست دشمنان” سر میدهند.
واقعیت این است که تحت نظام دیکتاتوری حاکم، در هیچ دورهای از عمر ننگین این رژیم، نه الزامات بدیهی یک انتخابات دمکراتیک و واقعی فراهم بوده و نه رژیم حاکم اجازه برگزاری یک انتخابات واقعی که در آن تودهها بتوانند فارغ از هر فشاری اراده آزاد خود را در پای صندوق رای بیان کنند را دادهاند. در سیستم انتخاباتی جمهوری اسلامی نخست گردانندگان این حکومت زیر نظر شخص ولی فقیه، یعنی راس دیکتاتوری حاکم، با توجه به الزامات حکومت خود یکی از مهرههای ذوب شده در ولایت فقیه را زیر نام “خط امامی”، “معتدل”، “اصلاحطلب”، “میانهرو”، “محافظه کار” و … برای تداوم وضع نکبتبار موجود و سرکوب توده ها برگزیده و سپس با پر کردن صندوقهای رایی که تنها چیزی که در آن مطرح نیست رای واقعی تودههاست نام کاندید اصلح را به عنوان مجری ماشین غارت و سرکوب خود برای یک یا دو دوره بیرون کشیدهاند. در این رژیم رای واقعی مردم فاقد کمترین ارزشی بوده است اما شمار آن برای نمایش “مشروعیت” نظام در اذهان عمومی و در سطح بین المللی بسیار مهم است و به همین دلیل است که آنها با هر تقلبی که ذاتی چنین سیستم انتخاباتی میباشد سعی دارند حضور در پای صندوقهای رای را بسیار بیشتر از واقعیت جلوه داده و خود را منتخب رای مردم بنامند.
تا آنجا که به “رییس جمهور” جدید و به اصطلاح پیروز بر میگردد، وی در مناصب پزشکی در جبهههای جنگ ضد خلقی ایران و عراق خدمت کرده، به اعتراف خود از سرکوبگران حقوق زنان در وزارت بهداشت بوده و حجاب اجباری را حتی دو ماه قبل از اعلام رسمی آن توسط دولت، در بیمارستان و دانشگاه در دسترس خود برقرار نمود است. چند دوره نمایندگی رژیم حاکم را در مجلس داشته، مدتی نایب رییس اول چنین مجلس ضد خلقیای بوده، و ازافتخاراتش دفاع از “ولایت فقیه” و “سپاه پاسداران” یعنی ارکان اصلی نظام استثمارگرانه حاکم بوده است. وی مانند سایر همپالگیهایش در طبقه دزد و فاسد حاکم، جنبشهای مردمی آبان ۹۸ و ۱۴۰۱ را محکوم کرده و به عنوان تنها یک مثال در مصاحبه با ایسنا مطرح کرده که “شک کردن به اصل ولایت فقیه (یعنی اساس این نظام چپاولگر و غارتگر حاکم) و زیر سوال بردن آن را به لحاظ اعتقادی جایز نمیداند”. در باصطلاح وعدههای انتخاباتی خویش هم شکی باقی نگذارده که در مورد مسایل نظام، تابع نظرات رهبری بوده و اختیاری از خود ندارد.
رسانههای دشمن یعنی رسانههای خود رژیم و امپریالیستها به رغم حقایق مطرح شده در فوق برای ایجاد توهم به اصلاحطلبی ادعائی پزشکیان کوشیدهاند او را کاندیدی “معتدل” که رای دادن به وی “وضع زندگی” مردم را “بهتر” میکند، معرفی کنند. در حالی که وی نیز بنا به سوابق و تفکرات و وابستگیهایش به ولی فقیه و نظام حاکم هیچ فرق ماهویای با دیگر دشمنان مردم ما نداشته و چیزی نخواهد گذشت که چنین حقیقتی با شدت هر چه بیشتر از عملکرد وی و دولتش بیرون زند.
جمهوری اسلامی در شرایطی پزشکیان مزدور را به صحنه فرستاده و نام او را از صندوقهای مارگیری بیرون کشیده است که به شکل بیسابقه ای در نزد تودهها رسوا شده و به طور وقفه ناپذیر آماج خشم و نفرت و شورش آنها قرار گرفته است. این رژیم در صدد است همان سیاستهای سرکوبگرانه متکی بر حکومت دار و شکنجه خود را این بار با ریاست جمهوری یک فرد به اصطلاح “اصلاحطلب” به پیش ببرد؛ و به خیال خام خود با ایجاد توهم اصلاحطلبی حتی اگر به طور کوتاه مدت هم شده از بار فشار تودهای بر حکومتش کاسته و برای خود فضای تنفس بیشتری فراهم سازد. غافل از این که با توجه به شدتیابی فقر و استثمار و ظلم و فساد و گرانی و تورم و سرکوب ذاتی نظام حاکم، وی و رژیمش در مقابله با تودههای به جان آمده کمترین فرصتی برای فریبکاری نخواهند داشت و خیلی سریع مجبورند چهره سیاه شمشیر به دست خود را حتی وحشیانهتر از اسلاف “اصلاحطلب ” خویش در مواجهه با مطالبات انبار شده کارگران و زحمتکشان، زنان و جوانان و خلقهای تحت ستم ایران به معرض نمایش بگذارند.
واقعیت این است که فارغ از نمایشات انتخاباتی اخیر، اکثریت قاطع مردم رنجدیده ایران هم اکنون در حال آماده شدن و تجدید قوا برای خیزشی دیگر به کل موجودیت این رژیم وابسته و سرکوبگر و تمامی دار و دستههای درونیاش هستند.
رای من سرنگونی ست!
هر چه گستردهتر باد مبارزات انقلابی مردم ما علیه رژیم دار و شکنجه جمهوری اسلامی!
نابود باد رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی!
زنده باد انقلاب!
چریکهای فدایی خلق ایران
۱۶ تیر ۱۴۰۳ برابر با ۶ جولای ۲۰۲۴
از همین دسته
صهیونیسم و تشدید تنشها در منطقه!
فاجعه مرگ کارگران معدن در طبس!
درباره ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس